حدیث عشق به طومار در نمیگنجد
بیان دوست به گفتار در نمیگنجد
سماع انس که دیوانگان از آن مستند
به سمع مردم هشیار در نمیگنجد
میسرت نشود عاشقی و مستوری
ورع به خانهٔ خمار در نمیگنجد
چنان فراخ نشستهست یار در دل تنگ
که بیش زحمت اغیار در نمیگنجد
تو را چنان که تویی من صفت ندانم کرد
که عرض جامه به بازار در نمیگنجد
دگر به صورت هیچ آفریده دل ندهم
که با تو صورت دیوار در نمیگنجد
خبر که میدهد امشب رقیب مسکین را
که سگ به زاویهٔ غار در نمیگنجد
چو گل به بار بود همنشین خار بود
چو در کنار بود خار در نمیگنجد
چنان ارادت و شوقست در میان دو دوست
که سعی دشمن خونخوار در نمیگنجد
به چشم دل نظرت میکنم که دیدهٔ سر
ز برق شعلهٔ دیدار در نمیگنجد
ز دوستان که تو را هست جای سعدی نیست
گدا میان خریدار در نمیگنجد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عمق و شدت عشق و محبت است که فراتر از کلمات و بیان میباشد. شاعر به این نکته اشاره میکند که عشق حقیقی و احساسات عمیق نمیتوانند در قالبهای معمولی جا بگیرند و از این رو نمیتوان آنها را به سادگی بیان کرد. همچنین وجود یار و محبوب در دل شاعر چنان پررنگ است که هیچ چیز دیگری نمیتواند جایگزین آن شود. شاعر همچنین به تضادها و سختیهای عشق، نظیر جدایی و حسادت، اشاره میکند و به نوعی از احساسات انسانی و پیچیدگیهای آن پرداخته است. در نهایت، این شعر احساس گمگشتگی در میان عشق و دوستداشتن را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: عشق و محبت به قدری عمیق و وسیع است که نمیتوان آن را در یک نوشته یا گفتار خلاصه کرد و بیان کرد. احساسات و احوالات عاشقانه آنقدر فراتر از کلمات هستند که نمیتوان آنها را به سادگی توصیف کرد.
هوش مصنوعی: شنیدن نغمههای دلنشین و آهنگهای محبتآمیز که دیوانگان از آن به وجد میآیند، برای مردم عادی و هوشیار قابل درک نیست.
هوش مصنوعی: اگر عاشقی و رازدار بودن برای تو ممکن نباشد، در خانهٔ شرابخواری نمیتوانی وارد شوی.
هوش مصنوعی: یار در دل تنگ من بهقدری جا دارد که هیچکس دیگر نمیتواند در این فضا جایی داشته باشد.
هوش مصنوعی: نمیتوانم تو را با ویژگیهایت توصیف کنم، زیرا اصلاً نمیتوان این زیبایی را در قالب کلمات و توصیفها گنجاند، مانند اینکه لباس زیبا نمیتواند در بازار نمایش داده شود.
هوش مصنوعی: دیگر هیچ چیز دیگری را برای عشق تو فدای نمیکنم، چون زیبایی تو فراتر از هر چیزی است که بتوانم به آن فکر کنم.
هوش مصنوعی: خبر میرسد که امشب رقیب بیچارهام نمیتواند در گوشهٔ غار جا بگیرد، مانند سگی که در آن فضای تنگ نمیگنجد.
هوش مصنوعی: وقتی گل در حال شکوفایی است، همیشه در کنار آن خاری وجود دارد. اگرچه گل و خار در کنار هم هستند، اما خار در کنار زیبایی گل نمیتواند جایی داشته باشد.
هوش مصنوعی: محبت و اشتیاقی که بین دو دوست وجود دارد، آنقدر عمیق و پرشور است که حتی تلاشهای دشمنان خبیث نمیتواند وارد این رابطه شود.
هوش مصنوعی: من با چشم باطنیام به زیباییهای تو مینگرم زیرا چشمان ظاهریام نمیتوانند از شدت نور و جذابیت دیدارت، آنچه را که باید ببینند، دریابند.
هوش مصنوعی: در میان دوستان تو، جایی برای سعدی نیست؛ مثل این است که گدا در بین خریداران جا نمیگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.