آن را که میسر نشود صبر و قناعت
باید که ببندد کمر خدمت و طاعت
چون دوست گرفتی چه غم از دشمن خونخوار؟
گو بوق ملامت بزن و کوس شناعت
گر خود همه بیداد کند هیچ مگویید
تعذیب دلارام به از ذل شفاعت
از هر چه تو گویی به قناعت بشکیبم
امکان شکیب از تو محالست و قناعت
گر نسخه روی تو به بازار برآرند
نقاش ببندد در دکان صناعت
جان بر کف دست آمده تا روی تو بیند
خود شرم نمیآیدش از ننگ بضاعت
دریاب دمی صحبت یاری که دگربار
چون رفت نیاید به کمند آن دم و ساعت
انصاف نباشد که من خسته رنجور
پروانه او باشم و او شمع جماعت
لیکن چه توان کرد که قوت نتوان کرد
با گردش ایام به بازوی شجاعت
دل در هوست خون شد و جان در طلبت سوخت
با این همه سعدی خجل از ننگ بضاعت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مسأله صبر و قناعت در زندگی میپردازد و به بیان احساسات شاعر نسبت به سختیها و ناملایمات میپردازد. شاعر اشاره میکند که اگر چیزی را نتوان به دست آورد، باید تحمل کرد و در خدمت و اطاعت باقی ماند. او به دوستی که پیدا کردهاند اشاره میکند و یادآور میشود که دیگر نیازی به نگرانی از دشمن نیست. شاعر همچنین بر اهمیت قناعت و شکیبایی تأکید میکند و در عین حال از درد و رنجی که در پی عشق و محبت تحمل کرده سخن میگوید. او در نهایت به احساس شرم و ننگ خود از عدم توانایی در دستیابی به آرزوها اعتراف میکند و این که به رغم تمامی سختیها، نمیتواند عشق را فراموش کند.
هوش مصنوعی: کسی که به چیزی که میخواهد نرسد، باید صبر و قناعت را در پیش بگیرد و خود را آماده خدمت و اطاعت نماید.
هوش مصنوعی: وقتی دوستی داری، دیگر از دشمنان بدجنس نگران نباش. به جای نگرانی، به خودت اعتماد کن و بر ناملایمات غلبه کن.
هوش مصنوعی: اگر همه دنیا به شما ظلم کنند، هیچ نگوید. شاید عذاب دل آشفته بهتر از این باشد که زیر نفوذ و شفاعت کسی قرار بگیری.
هوش مصنوعی: من از هر آنچه که تو بگویی با بردباری و قناعت کنار میآیم، اما صبر کردن در برابر شرایطی که تو خواستهای برای من ممکن نیست و قناعت نیز در این وضعیت دشوار است.
هوش مصنوعی: اگر تصویر تو را در بازار عرضه کنند، نقاشی تمام هنر خود را در مغازهاش به نمایش خواهد گذاشت.
هوش مصنوعی: جانش را در دستانش نگه داشته تا فقط بتواند تو را ببیند، اما از ناتوانی و خجالتش شرم نمیکند.
هوش مصنوعی: لحظهای را غنیمت بشمار و با دوستی گفتگو کن، چرا که دیگر بار این لحظه تکرار نخواهد شد و نمیتوان آن را به دست آورد.
هوش مصنوعی: معنای این بیت به این صورت است که جای انصاف نیست که من به شدت خسته و ناتوان شوم و او به عنوان شمعی که دیگران دورش جمع شدهاند، درخشان و سرزنده باشد. این بیانگر نابرابری در احساسات و وضعیت دو طرف است.
هوش مصنوعی: اما چه میتوان کرد وقتی که با تغییرات زمان، توانایی و قدرت شجاعت در بازوها کاهش مییابد؟
هوش مصنوعی: دل من به خاطر عشق و علاقهام به تو دچار درد و رنج شده و جانم برای رسیدن به تو در آتش عشق میسوزد. با این حال، سعدی از اینکه توانایی لازم را برای بیان این احساسات و زیباییها ندارم، شرمنده و خجل است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
دل از دو جهان کرده بعشق تو قناعت
جان سوده بخاک حرمت جبهه طاعت
دل اهل ریاضت بود و با دهنت ساخت
با هیچ کند صبر به تنگی قناعت
از طعنه دشمن نروم من زدر دوست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.