چو ابر زلف تو پیرامن قمر میگشت
ز ابر دیده کنارم به اشک تر میگشت
ز شور عشق تو در کام جان خسته من
جواب تلخ تو شیرینتر از شکر میگشت
خوی عذار تو بر خاک تیره میافتاد
وجود مرده از آن آب جانور میگشت
اگر مرا به زر و سیم دسترس بودی
ز سیم سینه تو کار من چو زر میگشت
دل از دریچه فکرت به نفس ناطقه داد
نشان حالت زارم که زارتر میگشت
ز رشک قد تو اندر سر قلم سودا
فتاد و چون من سودازده به سر میگشت
بخاطرم غزلی سوزناک روی نمود
که در دماغ خیال من این قدر میگشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف عشق و ارتباط آن با زیباییهای معشوق میپردازد. او از زلف و چهره معشوق به عنوان ابر و قمر یاد کرده و اشکهای خود را به خاطر عشق بیان میکند. تلخی پاسخ معشوق را با شیرینی عشقش مقایسه میکند و میگوید که وجود او میتواند جان تازهای به مردهها ببخشد. حتی اگر به طلا و نقره دسترسی داشته باشد، دلش میخواهد که وجود معشوقش را به دست آورد. شاعر همچنین به حال زار خود اشاره میکند و نشان میدهد که عشق و یاد معشوق در ذهن و دلش همیشه حاضر و فعال است. این عشق او را به افکار و خیالهای سوزناک میکشاند.
وقتی که گیسوانت به سان ابری گرد ماه چهره ات به حرکت در می آمد، کنار من با اشکی که از ابر چشمان می بارید تر می شد. / تشبیه: زلف و دیده به ابر (اضافهٔ تشبیهی ) / استعارهٔ مصرّحه: قمر (صورت زیبا). - منبع: شرح غزلهای سعدی
جواب های تلخ تو در دهان جان خسته ام از شکر هم شیرین تر است. / خسته: مجروح و آزرده. / ایهام تناسب: بین " شور" در معنی " مزهٔ معروف " که در اینجا مراد نیست با " تلخ و شیرین " / تضاد: تلخ، شیرین / تناسب: شیرین، شکر / استعارهٔ مکنیّه: کام جهان / حسّ آمیزی: جواب تلخ. - منبع: شرح غزلهای سعدی
از چهره ات قطرات عرق بر خاک سیاه می افتاد و جسم بی جان در اثر روح بخشی این قطره ها زنده میشد. / خوی: عرق / عذار: رخسار / جانور گشتن: دارای جان گشتن، زنده شدن. / تضاد: خاک و آب، مرده و جانور / تلمیح: اشاره است به قسمتی از آیهٔ ۳۰ سورهء انبیا (۲): وَ جعلنا من الما ءِ کلَّ شیء حیّ. - منبع: شرح غزلهای سعدی
اگر به نقدینه هایی نظیر طلا و نقره دسترسی می داشتم، تو را به چنگ می آوردم و آنگاه دراثر سینهٔ سیم گون تو کارم مثل زر رواج می یافت. / تشبیه: سینه به سیم ( اضافهٔ تشبیهی ) و کار به زر مانند شده است / کنایه: کار چو زر گشتن ( به سامان بودن، رواج و رونق یافتن کار ) / آرایهٔ تکرار: سیم، زر / تناسب: زر، سیم. - منبع: شرح غزلهای سعدی
هوش مصنوعی: دل به وسیله فکر، علامتی از حال بد من را به زبان گویا فرستاد که نشان میدهد اوضاع من هر لحظه بدتر میشود.
از اشتیاق دیدار چهر ه ات سودایی بر سر قلم افتاد و همانند من سودا زده حیران و سرگردان شد. / شوق: اشتیاق و آرزومندی (بیت ۵ / غزل ۷۲) / سودا: یکی از اخلاط اربعه که غلبهٔ آن موجب عشق و هوس و خیال (مالیخولیا ) می شود. (بیت اول غزل ۲۰) / کنایه: سودازده (شیفته و دیوانه و عاشق)، به سر گشتن ( آشفته و حیران شدن ) / تناسب: روی، سر / استعارهٔ مکنیه: سر قلم / ایهام: سر قلم ۱_نوک قلم ۲_ با توجه به استعارهٔ مکنیه قلم مثل انسانی تصور شده است که سر دارد. و نیز: سودا ۱_ مرکب سیاه ۲_ خیال ( بیت اول /غزل ۲۰ ) / تشبیه : قلم به سعدی (اضافهٔ تشبیهی). - منبع: شرح غزلهای سعدی
از درون ذهن و ضمیرم غزلی پر سوز و گداز که در اندیشه فارغ از غم من سیلان داشت، ظاهر گشت. / خاطر: فکر و اندیشه، دل / روی نمودن: نشان دادن و ظاهر گشتن / دماغ: مغز، فکر و اندیشه / فراغ: آسوده و راحت. / استعارهٔ مکنیه : دماغ فراغ. - منبع: شرح غزلهای سعدی / دکتر محمدرضا برزگر خالقی / دکتر تورج عقدایی
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خیال روی توام دوش در نظر میگشت
وجود خستهام از عشق بیخبر میگشت
همای شخص من از آشیان شادی دور
چو مرغ حلق بریده به خاک بر میگشت
دل ضعیفم از آن کرد آه خون آلود
[...]
دلی که روز و شبان از پی نظر میگشت
ز زخمِ تیزِ نظر ، دوش بیخبر میگشت
کسی که پا نکشیدی ز کعبه در همه عمر
به طوف میکده میدیدمش به سر میگشت
بلی مسیر قمر عقربست و این عجبست
[...]
دلم به کوی تو هر شام تا سحر میگشت
سحر چو میشد از آن کو به ناله بر میگشت
پس از مجاهده چون همدم تو میگشتم
دل از مشاهده مدهوش و بی خبر میگشت
به آرزوی تو یک قوم کو به کو میرفت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.