بخش ۲۲ - حکایت
به صنعا درم طفلی اندر گذشت
چه گویم کز آنم چه بر سر گذشت
قضا نقش یوسف جمالی نکرد
که ماهی گورش چو یونس نخورد
در این باغ سروی نیامد بلند
که باد اجل بیخش از بن نکند
نهالی به سی سال گردد درخت
ز بیخش بر آرد یکی باد سخت
عجب نیست بر خاک اگر گل شکفت
که چندین گلاندام در خاک خفت
به دل گفتم ای ننگ مردان بمیر
که کودک رود پاک و آلوده پیر
ز سودا و آشفتگی بر قدش
برانداختم سنگی از مرقدش
ز هولم در آن جای تاریک و تنگ
بشورید حال و بگردید رنگ
چو باز آمدم زآن تغیر به هوش
ز فرزند دلبندم آمد به گوش:
گرت وحشت آمد ز تاریک جای
به هش باش و با روشنایی در آی
شب گور خواهی منور چو روز
از اینجا چراغ عمل برفروز
تن کارکن میبلرزد ز تب
مبادا که نخلش نیارد رطب
گروهی فراوان طمع ظن برند
که گندم نیفشانده خرمن برند
بر آن خورد سعدی که بیخی نشاند
کسی برد خرمن که تخمی فشاند
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
تصاویر مرتبط در گنجینهٔ گنجور
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
سعدی نوشته:
بر آن خورد سعدی که بیخی نشاند
👆⚐
مسرور نوشته:
بر؛آن خورد سعدی!که بیخی نشاند:یعنی ای سعدی از میوه کسی میخورد(بهره مند میشود) که گیاهی و درختی کاشته باشد و مصرع بعدی این بیت نیز به همین منوال معنی شود.
👆⚐
حمیدرضا محمدی نوشته:
بیت دوم و سوم:
«قضا نقش یوسف جمالی نکرد
که ماهی گورش چو یونس نخورد
در این باغ سروی نیامد بلند
که باد اجل بیخش از بن نکند»
در آخرین بخش هفتم باب از زبان جم در رثای نازنینش هم به شکل تکراری آمده است (بیت پنجم و ششم).
👆⚐