|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف عشق و غم میپردازد. او میگوید کسی که در مسیرش از روح و جسم خود آگاه است، عاشق واقعی نیست چرا که به ظواهر دنیایی مانند کفش و دستار وابسته است. او از غمی در دلش سخن میگوید که به قدری سنگین است که اگر نشر یابد، بر آسمان سایه میافکند. همچنین از باد میخواهد که بوی نومیدی را به دیگران ببرد چرا که در خرابه دلش از غم و اندوه کمبودی وجود ندارد. در نهایت، او به عشق و فداکاری خود در برابر معشوق اشاره میکند و تأکید میکند که هنوز در غم عشقش بیمار و رنجور است.
هوش مصنوعی: کسی که در مسیر زندگیاش هوشیار و آگاه است، عاشق واقعی نیست که درگیر ظواهر و زینتها باشد.
هوش مصنوعی: غم بزرگی در دل من نشسته است که اگر این حالت ادامه پیدا کند، آسمان هم تحت تأثیر قرار خواهد گرفت و به نوعی غبار و تیرهگی به خود خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: ای باد، برو و بوی ناامیدی را به دیگران منتقل کن، زیرا در ویرانهٔ ما از این نوع کالا بسیار وجود دارد.
هوش مصنوعی: در درگاه محبوب، با شور و اشتیاق جانم را فدای او کردهام و هنوز به خاطر غم عشقش دلم درد میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ایا نظام ممالک قوام روی زمین
تو آفتابی و صدر تو آسمانوار است
ز دور خامهٔ تو شرق و غرب بیرون نیست
که بر محیط جهان خامهٔ تو پرگار است
ز بس که بر سم اسبت لب کفات رسید
[...]
سریر سلطنت عشق بر سر دار است
از آن سبب سر این دار جای سردار است
به جان جملهٔ رندان مست کاین دل ما
مدام در هوس دست بوس خمار است
بیا که سینهٔ ما مخزنیست پر اسرار
[...]
دل رمیده ام از خنده ی تو بیزار است
به دیده موج قدح، می گزیده را مار است
فزود زردی رخسارم از می گلگون
که باده رنگ مرا آب زعفران زار است
مسیح را نگذارد برون ز خانه ی خویش
[...]
چراغ کلبه عاشق خیال دلدار است
سری که عشق درونیست خانه تار است
هزار خرمن شادی به نیم جو نخرد
بجان دلی که غم عشق را خریدار است
بعشق زنده بود هر چه هست در عالم
[...]
بر آن جمال نکو غازهای نه در کار است
شکسته رنگی ما غازه رخ یار است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.