برده دل از من پریرویی نمیگویم که کیست
آن پریرو کیست میگویی؟ نمیگویم که کیست
کیست میگویی پری یا آدمی یارت بگو
آدمیخویی پریرویی نمیگویم که کیست
گلشن کویی که میپرسی نمیگویم کجاست
سرو دلجویی که میگویی نمیگویم که کیست
در رکاب جور و کین پایی، نمیدانم کدام
راه بیداد و جفا پویی نمیگویم که کیست
آنکه هرسو رو نهد خلقی برای دیدنش
رو نهد سویش ز هر سویی نمیگویم که کیست
هر سر مویم زبانی گشته در وصف کسی
با کسی لیکن سر مویی نمیگویم که کیست
گویی آن گل از چه گلزار است میخواهی رفیق
تا ز گلزارش بری بویی نمیگویم که کیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
برده دل از من پریرویی نمیگویم که کیست
شوخ چشمی طفل بدخویی نمیگویم که کیست
داده از زهر آب، بی رحمی، فرنگی زادهای
بهر قتلم تیغ ابرویی نمیگویم که کیست
همچو خال گوشه چشمش دلم افتاده است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.