آن باغ داغ پررر آذر طبیعتم
کش برگ و بر ز اخگر و طیرش سمندر است
آن روضه ام که هر شجرش راکه باغبان
آبش ز خون دل ندهد خشک و بی بر است
آن پای تا بسر همه زخم و جراحتم
کورا بخواب عافیت ، الماس بستر است
آن خسته ام که در تب صفر او جوش خون
فصادش ، آتش جگر و شعله نشتر است
آن هدهدم که در چمن لاله زار عشق
تاجش ز شعله شجر طوربرسر است
آن تیغ آب داده ز هر ملامتم
کش پای تاسر از اثر زخم جوهر است
آن شعله دوست هیزم خشکم که خاک وی
صندل فروش ناصیه عودوعنبر است
آن کشتیم که بر زبر بحر شعله موج
آشوبگاه موجه طوفانش معبر است
آن بحر جوهری طلب و تشنه دوستم
کش برق موج و آبله سینه گوهر است
آن کشته ام که در دهن زخم های او
قناد خانه های لبالب ز شکر است
آن عالمم کش از زبر عرش تاثری
اشیا بدون صورت نوعی ، مصور است
آن ره نوردوادی بیت المقدسم
کوراصدای عطسه جبریل رهبر است
کوته کنم عبارت و معنی کنم دراز
آن بلبلم که نغمه زن باغ حیدر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تصویر کشیدن حالتهای عاطفی و زیباییهای طبیعی میپردازد. شاعر از باغی سخن میگوید که پر از درد و رنج است، به طوری که درختانش تنها با خون دل آبیاری میشوند. او خود را مملو از زخم و جراحت احساس میکند و در عین حال به زیباییها و شعلههای عشق اشاره دارد. در این شعر، عواطف و تجربههای درونی شاعر در قالب تصاویری از طبیعت و عشق بیان شده است. شاعر با استفاده از نمادهایی مانند هدهد، شعله و دریا، به جستجوی گوهرهای وجودی و واقعیات عمیق زندگی اشاره میکند. در نهایت، او خود را بلبلی مینامد که نغمهاش حاکی از عشق و ارتباط با معنویت است.
هوش مصنوعی: آن باغی که در آتش لذتهای طبیعت میسوزد، برگ درختانش از خاکستر و پرندهاش مانند سمندر است که در آتش زندگی میکند.
هوش مصنوعی: این باغی که توصیف میشود، نشاندهندهٔ حالت و احساسات عمیق انسانی است. اگر باغبان به درختان و گیاهان این باغ توجه نکند و به آنها محبت و مراقبت نرساند، آن درختان بیزندگی و خشک خواهند شد، مثل احساسات و روابطی که بدون محبت و توجه به تدریج به سردی و بیحالی میگرایند. در واقع، عشق و مراقبت در زندگی مانند آب برای درختان است، که بدون آنها، زندگی پژمرده میشود.
هوش مصنوعی: هر زخم و جراحتی که روی بدن دارم، اکنون به خواب راحت میروم و آرامش مییابم، چون بستر من از الماس است.
هوش مصنوعی: من آن فرد رنجور و خستهای هستم که تب و داغ عشق او در وجودم میجوشد، همانطور که آتش بر دل و تکههای بدنم زخم میزند.
هوش مصنوعی: هدهدی که در دشت پر از لاله عشق میچرخد، بر سرش تاجی از شعله درخت طور دارد.
هوش مصنوعی: آن تیغی که به خاطر شکایتها و انتقادات من همیشه با آب و تنی نرم شده است، نشانهای از درد و زخمهایم به حساب میآید.
هوش مصنوعی: شعلهای که از عشق دوست در وجودم روشن است، مانند هیزم خشک من میسوزد و خاک او بویی مانند چوب صندل و عود و عطر دارد.
هوش مصنوعی: ما چیزی را پرورش دادیم که بر سطح دریا، شعلهها به آرامی در حال نوسانند و طوفانش راهی برای عبور ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: دوست من مانند دریایی پر از جواهرات و عطش است، به طوری که نوسان و جلبکهای روی سطح آب، به هیچ وجه نمیتواند ارزش و زیبایی این گوهرها را پنهان کند.
هوش مصنوعی: من آن کسی هستم که جراحاتش به اندازهای شیرین و دلانگیز است که انگار در دهنش قند و شکر ریختهاند.
هوش مصنوعی: من انسانی هستم که از زیر عرش، تأثیر اشیاء را بدون شکل نوعی میبینم و آنها را تجسم میکنم.
هوش مصنوعی: کسی که در راه بیت المقدس قدم میزند، به شکلی ناخودآگاه و بدون آگاهی، تحت تأثیر صداهای فرشته جبریل قرار دارد.
هوش مصنوعی: من به اختصار صحبت میکنم، ولی عمق و معنی کلامم را افزایش میدهم؛ زیرا آن بلبل من، آوازخوان باغ حیدر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فریاد من همیشه از این ایر کافر است
ایر است و با عذاب است و سنگر است
وصفش ترا بگویم اگر خورده نیستی
ور خورده ای صفات وی از منت باور است
شمشاد قد و لاله رخ و یاسمین بر است
با سرو و گل به قامت و عارض برابر است
دایم غلام و چاکر یاقوت و شکرم
کو را لب و حدیث ز یاقوت و شکر است
گفتم ز خط و زلف تو بر جان من بلاست
[...]
ای دل به عشق بر تو که عشقت چه درخور است
در سر شدی ندانمت ای دل چه در سر است
درد کهنت بود برآورد روزگار
این دردِ تازهروی نگوئی چه نوبر است
شهری غریب دشمن و یاری غریب حسن
[...]
جان را ز عارض و لب او شیر و شکر است
دل را ز طره و رخ او مشک و عنبر است
هم دل در آن وصال چو با عنبر است مشک
هم جان در آن فراق چو با شیر شکر است
آشوب عقلم آن شبه عاج مفرشست
[...]
گفتار تلخ از آن لب شیرین نه در خورست
خوش کن عبارتت که خطت هرچه خوشتر است
بگشای لب به پرسش من گرچه گفته ام
کان قفل لعل بابت آن درج گوهر است
تا بر گرفتی از سر عشاق دست مهر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.