گنجور

 
عرفی

به جان خسته ندانیم که آن بلا چه کند

عنان به دشمن جان داده ایم تا چه کند

به دوستان نظرش نیست، مهر دشمن بس

کسی که دشمن مهر است، دوست را چه کند

تبسم تو که ناسور را بود مرهم

به سینه نیش زند، نیش غمره را چه کند

هزار گونه مراد محال می طلبی

تو خود بگو، که اجابت به این دعا چه کند

مجو سعادت طالع، که فرصت رفت

چو سر بریده شود، سایهٔ هما را چه کند

بگو وفا نکند دوست با منش، عرفی

نمی شود به وفا آشنا، وفا چه کند

 
 
 
کمال خجندی

کسی که درد تو خواهد دلش دوا چه کند

ز عشق سینه که رنجور شد شفا چه کند

اگر نظر نگمارد به عاشق درویش

عتابت و کرم خویش پادشا چه کند

گرفتم آن سر زلف از سنم ندارد دست

[...]

میلی

دعای عمر به این صید مبتلا چه کند

به نیم کشته تیغ اجل، دعا چه کند

ز اختلاط منش می‌شود حیا مانع

ولی به جذبه عشقی چنین، حیا چه کند

به نا امید دل من، که آزمود ترا

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از میلی
عرفی

چه پرسی ام که به جانت هوای ما چه کند

در آن چمن که گل آتش بود، صبا چه کند

تبسم تو که ناسور را دهد مرهم

به سینه نیش زند، نیش غمزه را چه کند

هزار گونه مراد محال می طلبی

[...]

صائب تبریزی

نسیم صبح به آن طره دوتا چه کند

به صدهزار گره یک گرهگشا چه کند

ز تیغ برق دل ابر چاک چاک شده است

به حسن شوخ سپرداری حیا چه کند

طلا ز صحبت اکسیر بی نیاز یود

[...]

اسیر شهرستانی

به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند

به شمع مهر و وفا خصمی صبا چه کند

تو کینه جوی و دعا بی اثر وفا بدنام

به نا امیدی من عشق بینوا چه کند

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه