گنجور

 
صائب تبریزی

نسیم صبح به آن طره دوتا چه کند

به صدهزار گره یک گرهگشا چه کند

ز تیغ برق دل ابر چاک چاک شده است

به حسن شوخ سپرداری حیا چه کند

طلا ز صحبت اکسیر بی نیاز یود

سعادت ازلی سایه هما چه کند

نمی توان به دو بیگانه بود زیر فلک

دل رمیده به یک شهر آشنا چه کند

عنان کشتی دل را به دست غم دادیم

به چار موجه تقدیر ناخدا چه کند

درین زمانه که زاغان شکرشکن شده اند

به استخوان نکند زندگی هما چه کند

ز سنگ ناوک ابرام برنمیگردد

صلابت سخن سخت با گدا چه کند

گره ز غنچه پیکان شود به آتش باز

به عقده دل ماناخن صبا چه کند

نوشت روزی مارا به پاره دل ما

سپهر سفله دگر بیش ازین سخا چه کند

ز چشم منتظران ره سفید گردیده است

نسیم پیرهن مصر رهنما چه کند

نشد حریف فلک چون به دشمنی صائب

نهاد بردل خوددست تاخداچه کند

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
کمال خجندی

کسی که درد تو خواهد دلش دوا چه کند

ز عشق سینه که رنجور شد شفا چه کند

اگر نظر نگمارد به عاشق درویش

عتابت و کرم خویش پادشا چه کند

گرفتم آن سر زلف از سنم ندارد دست

[...]

میلی

دعای عمر به این صید مبتلا چه کند

به نیم کشته تیغ اجل، دعا چه کند

ز اختلاط منش می‌شود حیا مانع

ولی به جذبه عشقی چنین، حیا چه کند

به نا امید دل من، که آزمود ترا

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از میلی
عرفی

چه پرسی ام که به جانت هوای ما چه کند

در آن چمن که گل آتش بود، صبا چه کند

تبسم تو که ناسور را دهد مرهم

به سینه نیش زند، نیش غمزه را چه کند

هزار گونه مراد محال می طلبی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عرفی
اسیر شهرستانی

به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند

به شمع مهر و وفا خصمی صبا چه کند

تو کینه جوی و دعا بی اثر وفا بدنام

به نا امیدی من عشق بینوا چه کند

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه