گنجور

 
فضولی

ای بر فراز چرخ برین بارگاه تو

تو شاه انبیا همه خیل و سپاه تو

بر آسمان رسیده و گشته فرشته

هر ذره که خاسته از گرد راه تو

آسوده است تا ابد از بیم انقلاب

محروسه ولایت دین در پناه تو

هر قطره ز بحر شود دانه گهر

گر قطره برو چکد از ابر جاه تو

از قدر زیب گردن خوبان عالم است

عنبر که هست بنده جعد سیاه تو

کردست دهر روز ظهور ترا لقب

دور قمر ز نسبت روی چو ماه تو

نعت نبی بس است ترا موجب نجات

هر چند بی حدست فضولی گناه تو

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode