ای گشته ز تو سر نهان جمله هویدا
از عکس جمالت شده روشن همه دلها
تا پرتو حسن رخ تو کرد تجلی
از وی شده موجود وجود همه اشیا
آمد بوجود از عدم آن عشق جگر سوز
افکند بدلها شرری ز آتش سودا
هم نقطه توحید شد از خال تو مفهوم
هم کثرت کونین شد از زلف تو پیدا
هم مهر رخت گشته ز ذرات نمایان
هم ذره شد از پرتو مهر تو هویدا
با آینه مهر و مهش کار نباشد
آن را که بود دیده برخسار تو بینا
از نور علی گشته جهان جمله منور
تا پرده برافکنده ز رخ سید یکتا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از دولت عشق است به من بر دو موکل
هر دو متقاضی به دو معنی نه به همتا
این وصف دلارام تقاضا کند از من
وان باز کند مدح جهاندار تقاضا
ای قبهٔ گردندهٔ بیروزن خضرا
با قامت فرتوتی و با قوت برنا
فرزند توایم ای فلک، ای مادر بدمهر
ای مادر ما چونکه همی کین کشی از ما؟
فرزند تو این تیره تن خامش خاکی است
[...]
خواهند ز فریاد یکی رسته ز فریاد
واسلام ز زنهار یکی یافته زنهار کذا
تا از بر من دور شد آن لعبت زیبا
از هجر نیم یک شب و یک روز شکیبا
بس شب که به یک جای نشستیم و همه شب
زو لطف و لطف بود وز من ناله و نینا
ای آن که تو را زهره و مه نیست همانند
[...]
با نصرت و فتح و ظفر و دولت والا
بنگر علم شاه جهان بر سر بالا
لشکر شده آسوده و تِرمَذ شده ایمن
نصرت شده پیوسته و دولت شده والا
فتح آمده و تهنیت آورده جهان را
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.