توئی جان و توئی جانانه دل
توئی ساکن میان خانه دل
منور باشد ای ساقی مدامم
زعکس طلعتت پیمانه دل
دمی از غلغل مینای وصلت
تهی هرگز نشد خمخانه دل
چنان شمع رخت دردل برافروخت
گرفته سربسر ویرانه دل
شده در گلشن تن مرغ جان را
خط و خال تو دام و دانه دل
مرا نور علی چون مهر گردون
شده روشن ببام خانه دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جد زند بوسه بر ستانهٔ دل
هزل نبود کلیدِ خانهٔ دل
دوستی هر یک از میانه دل
آشنایان آشیانه دل
همه با یکدگر زاول کار
رفته از کوی شهر و خانه دل
ای رخت شمع تابخانه دل
خلوت خاص تو میانه دل
دل چو در اصبعین تست بچرخ
پس مکن چرخ دل بهانه دل
وه که سیمرغ قاف قربت حق
[...]
عرش و کرسی و آسمان و زمین
غرقه در بحرِ بیکرانهٔ دل
همه در دل چو بی نشان شدهاند
ندهد هیچ کس نشانهٔ دل
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.