دوستان با جگرِ تشنه رسید آب حیات
کوریِ مدّعیان را به محمّد صلوات
شکرِ حق را که نمردیم و رسیدیم به کام
عاقبت هم اثری روی نمود از دعوات
ما به فروسِ ملاقات رسیدیم و حسود
تا به جاوید بماناد ولی در درکات
حق تعالی به کرم باز به ما در نگرید
وز سرِ مرحمت از دستِ بلا داد نجات
آن کشیدیم ز ایّام که گر شرح دهیم
نیست ممکن که مهندس کند ادراکِ صفات
چون دگر بی قدمان دست به هرکس نزدیم
عهدِ محکم نشکستیم و نمودیم ثبات
کارِ ما با نفسِ باز پسین آمده بود
همه دل ها بنهادیم ضرورت به ممات
خطِّ تسلیم بدادیم و طمع ببریدیم
بارِ دیگر ملک الموت بدل کرد برات
اگرت سیم و زری نیست نزاری به نثار
سر به شکرانه در انداز و بده جان به زکات
هرکسی را طمعی هست ولیکن ما را
چه به از دوست که آرند ز غربت سوغات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف سفر روحانی و دستیابی به آب حیات و نعمتهای الهی میپردازد. او از شکر خداوند که به آرزوهایش رسیده و از سختیها نجات یافته، یاد میکند. شاعر بر این نکته تأکید دارد که با حفظ ایمان و اراده، به مقامهای بلند دست یافته و در برابر خطرات و مشکلات پایداری کردهاند. او به دیگران میآموزد که اگرچه داراییهای مادی اهمیت دارند، اما مهمترین چیز دوستی و نزدیکی به خداست. نهایتاً، شاعر بیان میکند که عشق به خدا و دوست داشتن او بزرگترین نعمت است و بر عدم وابستگی به دنیا تأکید میکند.
هوش مصنوعی: دوستان با دلهای گرسنه و تشنه به زندگی به سرچشمهای رسیدند که کمک میکند تا کوران و ادعاکنندگان نادان را بشناسند و از راهنماییهای پیامبر بهرهمند شوند.
هوش مصنوعی: سپاسگزاریم که زنده ماندیم و به خواستهمان رسیدیم و در پایان زندگیامان، نشانهای از دعاهایمان نمایان شد.
هوش مصنوعی: ما به لحظههای دیدار رسیدیم و حسودان آرزوی جاودانگی دارند، اما در مرتبههای پایینتر باقی میمانند.
هوش مصنوعی: خداوند با لطف و رحمتش به ما نظر کند و از روی احسانش، ما را از خطر و بلا نجات دهد.
هوش مصنوعی: ما بر اثر روزگار سختی کشیدیم که اگر بخواهیم آن را توضیح دهیم، غیرممکن است. چون هم به درک کیفیتها و ویژگیها نیاز داریم و هم به مهارت و کاردانی که توصیف این تجربیات را برای ما ممکن کند.
هوش مصنوعی: ما به هیچکس دیگری دست نزدیم و پیمان محکمی که بسته بودیم را نشکستهایم و نشان دادهایم که در عهد خود استوار و پایدار هستیم.
هوش مصنوعی: کار ما با نفس جدید به پایان رسید و همه دلها را در برابر ضرورت مرگ قرار دادیم.
هوش مصنوعی: ما تسلیم سرنوشت شدیم و از امید و آرزوهای گذشته دست برداشتیم. حالا دوباره مرگ به ما یادآوری کرده که زندگی چه زودگذر است.
هوش مصنوعی: اگر پول و ثروتی نداری، حداقل غمگین نباش و نعمتهایت را به شکرانه خداوند نثار کن و جانت را در راه خوبیها فدای دیگران کن.
هوش مصنوعی: هر کسی آرزویی دارد، اما برای ما چه فرقی میکند؛ تنها دوستمان که از دوری برایمان هدیهای بیاورد، اهمیت دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای به عدل تو جهان یافته از جور نجات
دولت و ملک ملک را زبقای تو ثبات
گر بنازند وزیران کُفات از تو سزد
زانکه هم شمس وزیرانی و هم صدر کفات
آن وزیری تو که از بعد رسول قُرَشی
[...]
تا قلندر نشوی راه نیابی به نجات
در سیاهی شو، اگر میطلبی آب حیات
موی بتراش و کفن ساز تنت را از موی
تا درین عرصه نگردی تو بهر مویی مات
به یلک هر دو جهان را یله کن، تا چو یلان
[...]
ای مرا خاک کف پای تو چون آبحیات
در هوای توام از آتش غم نیست نجات
بر رخ همچو مهت نیل صبوحی که کشید
که مرا دیده شد از حسرت او عین فرات
دایه حسن لب لعل شکر بار ترا
[...]
دلبرا چشمه نوشت ببرد آب حیات
بشکر خنده لعلت برود آب نبات
ای ز نوش شکرستان لبت رسته نبات
تشنهٔ پستهٔ شکرشکنت آب حیات
سرو هرچند که دارد به چمن زیبایی
راستی نیستش این قامت شیرین حرکات
خوردهام شربت هجرت به تمنّای وصال
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.