ای مرا خاک کف پای تو چون آبحیات
در هوای توام از آتش غم نیست نجات
بر رخ همچو مهت نیل صبوحی که کشید
که مرا دیده شد از حسرت او عین فرات
دایه حسن لب لعل شکر بار ترا
راستی نیک بپرورد بدان تازه نبات
در نبات از لب شیرینت مگر چاشنی ایست
که بنزد همه کس تحفه شیرینست نبات
سبزه خط تو داند صفت لعل لبت
خضر داند بحقیقت صفت آبحیات
از چنان عارض اگر پرده ز رخ برداری
بت پرستان دگر اقرار نیارند بلات
آخر ایخسرو خوبان چه گنه کرد دلم
که بخونش لب شیرین تو آورد برات
تا کمان ستم ابروی تو آورد بزه
پیش تیر تو هدف وار نمودیم ثبات
گر پس از ابن یمین بر سر خاکش گذری
به مشام تو رسد بوی محبت ز رفات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و زیبایی معشوق سخن میگوید و او را بهعنوان منبع حیات و شادی خود میستاید. او خود را خاک پای معشوق میداند و اذعان میکند که در آتش غم عاشقانهاش، تنها در هوای معشوق احساس نجات دارد. زیبایی چهره معشوق را با روشنایی صبح مقایسه میکند و لبهای شیرین او را به شکر و نبات تشبیه میکند. شاعر به زیباییهای طبیعی و احساسات عمیق خود اشاره میکند و در نهایت از دلی پ ر غم میگوید که به دلیل عشق به معشوق به دلتنگی و رنج دچار شده است. در کل، شعر به وصف عشق و زیبایی معشوق و دردهای ناشی از عشق میپردازد.
هوش مصنوعی: من همچون خاک پای توام و در آرزوی تو زندگی میکنم، از آتش غم رهایی ندارم.
هوش مصنوعی: صورت تو همچون ماه زیبایی است که بامدادان به دلم شوری میافکند و حسرت تو در چشم من مانند آب فرات جاری است.
هوش مصنوعی: مراقب و پرورشدهنده زیبایی و شیرینی لبهای تو، بهراستی به خوبی از تو نگهداری کرده و تو را به شکوفایی رسانده است.
هوش مصنوعی: خود گیاهان هم از طعم شیرین لب تو بهرهمند شدهاند، زیرا تو مانند یک هدیه شیرین برای دیگران هستی.
هوش مصنوعی: سبزه به خوبی میداند که خط تو چگونه است و رنگ لبت مثل سرخی لعل را میشناسد. در واقع، سبزه حقیقت زیبایی و زنده بودن را در تو درک میکند.
هوش مصنوعی: اگر تو زیباییات را به نمایش بگذاری، کسانی که به عشق و زیبایی معتادند، دیگر نمیتوانند منکر وجود زیبایی تو شوند.
هوش مصنوعی: دل من چه گناهی کرده که به خاطر عشق تو، همچون لبان شیرینت، خون گریه میکند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که کمان ابروی تو به شکل ستم درآمد، ما هم هدف تیر تو قرار گرفتیم و با ثبات و استقامت در مقابل آن ایستادیم.
هوش مصنوعی: اگر روزی بر مزار ابن یمین بگذری، به بینیات بوی محبت و دوستی خواهد رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای به عدل تو جهان یافته از جور نجات
دولت و ملک ملک را زبقای تو ثبات
گر بنازند وزیران کُفات از تو سزد
زانکه هم شمس وزیرانی و هم صدر کفات
آن وزیری تو که از بعد رسول قُرَشی
[...]
دوستان با جگرِ تشنه رسید آب حیات
کوریِ مدّعیان را به محمّد صلوات
شکرِ حق را که نمردیم و رسیدیم به کام
عاقبت هم اثری روی نمود از دعوات
ما به فروسِ ملاقات رسیدیم و حسود
[...]
تا قلندر نشوی راه نیابی به نجات
در سیاهی شو، اگر میطلبی آب حیات
موی بتراش و کفن ساز تنت را از موی
تا درین عرصه نگردی تو بهر مویی مات
به یلک هر دو جهان را یله کن، تا چو یلان
[...]
دلبرا چشمه نوشت ببرد آب حیات
بشکر خنده لعلت برود آب نبات
ای ز نوش شکرستان لبت رسته نبات
تشنهٔ پستهٔ شکرشکنت آب حیات
سرو هرچند که دارد به چمن زیبایی
راستی نیستش این قامت شیرین حرکات
خوردهام شربت هجرت به تمنّای وصال
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.