گنجور

 
حکیم نزاری

دردمندم وز وصالِ یار درمان نیستم

هیچ دردی صعب تر از دردِ هجران نیستم

گرچه می داند که بر جانم ز هجرِ یار چیست

آن چنان زارم که گویی در بدن جان نیستم

رسمِ قربانی ست اندر کیشم اسماعیل وار

گر به تیغِ هجرِ آن مه روی قربان نیستم

داغ حرمانش به کل جان و دلم مجروح کرد

چون کنم آخر که تابِ داغ حرمان نیستم

سال ها شد تا سپردم در رهِ عشقش قدم

ذرّه ای آگاهیِ آغاز و پایان نیستم

سر ز پای و پای از سر باز می نشناختم

بی خبر بودم درین سودا خبر زان نیستم

چون نقاب معرفت از عشق او برداشتم

گر دگر نشناختم چیزی غمِ آن نیستم

من چو ترکِ کفر و دین گفتم چه بیمِ نام و ننگ

کفر اگر لازم شود در بندِ ایمان نیستم

روی و زلفِ دل برِ من کفر و ایمانِ من است

تا نپنداری که من از اهلِ ادیان نیستم

تا نزاری مذهبِ آن زلفِ کافر دل گرفت

در مسلمانی اگر هستم مسلمان نیستم

 
 
 
نظیری نیشابوری

مشنو استغفار من کز اهل ایمان نیستم

خرقه از مصحف اگر سازم مسلمان نیستم

معنی اخلاص می‌خواهند و حسن اعتقاد

چون نشینم با نکوکاران کز ایشان نیستم

در چمن معذور داریدم اگر گردم ملول

[...]

صائب تبریزی

شهری عشقم چو مجنون در بیابان نیستم

اخگر دل زنده ام محتاج دامان نیستم

دست خود چون خوشه پیش ابر می سازم دراز

خوشه چین کشت این خرمن گدایان نیستم

قطره خود را ز کاوش می کنم بحر گهر

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
فیاض لاهیجی

چند بر سنگم زنی من شیشهٔ جان نیستم

چند پامالم کنی خون شهیدان نیستم

ای مسلمانان مسلمانی اگر اینست و بس

من یهودم، کافرم، گبرم مسلمان نیستم

دست بی‌طالع کجا و گوشهٔ دامان دوست

[...]

سحاب اصفهانی

بر سر نازش در آن کو با رقیبان نیستم

در ره عشق این مخواه از من که من آن نیستم

زین خوشم کز بس که با من در خیال دشمنی است

هر کجا هستم ز چشم دوست پنهان نیستم

در بهای بوسه ی جان بخش جان خواهی ز من

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه