نیسان فکند باز عرق بر عذارِگل
لؤلویِ آب دار نگر در کنار گل
درّاج و سار و فاخته و بلبل و تذرو
جمع آمدند بارِ دگر روزِ بارِ گل
دیوار و در گرفته و با چوب هایِ خار
چندین نگاه بان ز یمیمن و یسارِ گل
بی چاره عندلیب که روزی هزار بار
جانش به لب برآمده در انتظارِ گل
با این همه رقیب که بر گل گماشتند
یک دم نبود ایمن و فارغ ز کارِ گل
بلبل سر از خروش تهی کرده وز بخور
پر عطر کرده مغز گلابی بخارِ گل
گه باد بر چمن کند اوراقِ گل نثار
گه می کند سحاب لآلی نثارِ گل
چون روزگارِ ما که وفا با کسی نکرد
با عندلیب هم نکند روزگار گل
با ما زمانه در جدل از عمرِ بی ثبات
او نیز هم ز مدّتِ ناپایدارِ گل
از گل به یادگار تو ماندی نزاریا
آری همیشه خار بود یادگارِ گل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در بزم پادشا نگر این کاروبار گل
وین باده بین شده به طرب دستیار گل
گل چند ماه منتظر بزم شاه بود
وز بهر آن دراز کشید انتظار گل
دیدار گل شده ست همه اختیار خلق
[...]
رونق گرفت کار می از روزگار گل
خوبی و دلبری است همه کار و بار گل
لطف رحیق یافت مزاج می لطیف
آب عقیق برد رخ آبدار گل
هر در که ریخت دیده من در فراق یار
[...]
گیتی بهشت وار شد از روزگارِ گل
در باغ بشکفید رخِ چون نگارِ گل
شد زاغ چون عطارد در باغ سوخته
تا شد پدید چهرۀ خورشیدوارِ گل
گل جامه چاک زد چو بشد نرگس از چمن
[...]
دامن کشان رسید سوی جویبار گل
ای ترک گلعذار به دامن بیار گل
راز نهفته دل بلبل شد آشکار
برطرف جویبار چو شد آشکار گل
دادند بارعام که از بزمگاه خاص
[...]
ای پیش ارغوان تو کمتر ز خار گل
قدیک چمن صنو برو رخ یک بهار گل
جز سرو قامت و گل روی تو تاکنون
سروی بباغ دهر نیاورده بار گل
گر بگذری بدین گل رخسار در چمن
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.