صبح دَم دوش برآورد منادی بلبل
هین که باز از تُتُقِ غنچه برون آمد گل
مطربِ زهره نوا ساقیِ خورشید لقا
خوش بود خاصه که بر طلعتِ گل نوشی مُل
نازکان سرخوش و برطرفِ چمن طوف کنان
مرغکان مست و در افکنده به بستان غلغل
وقت را باش به نقد و طمع از نسیه ببُر
دیرگاه است که این سیل ببرده ست آن پُل
بلبلِ شیفته از جرعۀ جامِ میِ شوق
مست باشد نه چو قمری ز شرابِ آمل
نروی در پیِ دل تا نشوی خوار چو من
هر که او در پیِ دل رفت در افتاد به کل
گر به شب طوق کنم زلفِ دل آرام به روز
شحنه بر گردنِ من گو به غرامت نه غل
دیده پیش است اگر خار گزاید ور نیش
سینه کردم سپر ار تیغ زند ور تاول
بر نزاریِ نزار این همه تشنیعِ رقیب
باغ بان برد گل و شیفته بر گل بلبل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییهای بهار و عشق میپردازد. بلبل به عنوان نماد عشق و شوق، به پروانهوار دور گلها میچرخد و از زیبایی گلها و طبیعت لذت میبرد. شاعر به نغمهسرایی و شادی در فصل بهار اشاره دارد و از دلسپردگی به عشق میگوید. او همچنین به خطرات پیروی از دل و عواقب آن اشاره کرده و تأکید میکند که اگرچه عشق زیباست، اما باید احتیاط کرد تا به سرنوشت شوم دچار نشد. در نهایت، شاعر از قدرت عشق و زیبایی گلها میگوید که با وجود درد و چالشها، همچنان ارزشمند و دلانگیز هستند.
هوش مصنوعی: صبح که نور و روشنی آغاز میشود، صدای منادی بلبل به گوش میرسد و میگوید: بیدار شوید، زیرا گل از درون غنچه بیرون آمده است.
هوش مصنوعی: موسیقیدان خوشصدا و دلنشین، مانند گوارایی نور خورشید است. این خاصیت او زمانی زیباتر به نظر میرسد که در کنار زیبایی گل و نوشیدنیاش قرار بگیرد.
هوش مصنوعی: داستان از زیبایی و شادابی باغ و پرندگان مستی است که با طراوت و شادابی در دل چمنها بازی میکنند. این فضا، سرشار از نشاط و زندگی است و همه چیز در حال خوشحالی و جنب و جوش است.
هوش مصنوعی: بهتر است به زمان حال توجه کنی و از آیندهی نامشخص دوری کنی، زیرا فرصتها به سرعت از دست میروند و نباید منتظر ماند.
هوش مصنوعی: پرنده عاشق به خاطر نوشیدن جرعهای از شراب شوق، مست و خوشحال است، نه مانند دلی که از شراب تلخ غم بیرمق و ناامید شده است.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال دل خود بروی، ممکن است به ذلت بیفتی، مثل من. هر کسی که به دنبال دلش برود، به طور کلی دچار شکست و تنگنا میشود.
هوش مصنوعی: اگر در شب برای دلآرامی خود زلفها را به گردن کنم، در روز به شحنه بگو که به خاطر تو هیچ گناهی ندارم.
هوش مصنوعی: اگر در دید من خارها بیفتد، به جای آنکه آسیب ببینم، سینهام را سپر میکنم؛ اگر هم که تیغی به من بخورد، این زخم را تحمل میکنم.
هوش مصنوعی: بر رنجکشیدهای که در حال ضعف و ناتوانی است، این همه انتقاد و سختگیری از سوی رقیب وجود دارد. باغبان گلهایی را چیده و بلبل هم به خاطر عشق و شیدایی به گلها، به آواز خواندن مشغول شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای بهنگام سخا ابر کف و دریا دل
مشتری خوار ز دیدار تو و ماه خجل
بر نوشته است بعمر ابدی ملک ترا
در ازل ایزد و در دست جهان داده سجل
ز سواران چگل خوار و خجل خیل عجم
[...]
ای نگاری که به حسن از تو زند حور مثل
ای غزالی که سزاوار سرودی و غزل
بر عرب هست ز بهر تو عجم را تفضیل
که عجم وصف تو گفته است و عرب وصف طلل
سرو زیر حُلّل و ماه بود زیر حلی
[...]
جرم خورشید چو از حوت درآید به حمل
اشهب روز کند ادهم شب را ارجل
کوه را از مدت سایهٔ ابر و نم شب
پر طرایف شود اطراف چه هامون و چه تل
سبزه چون دست به هم درزند اندر صحرا
[...]
ماجرایی که میان من و گردون رفتست
دوش بشنو که ترا شرح دهم از اوّل
تا سحر گه من و او دیده بهم بر نزدیم
بس که گفتیم و شنیدیم ز هرگونه جدل
در میان گفتمش ای از تو واز گردش تو
[...]
شتران مست شدستند، ببین رقص جمل
زُ اشتر مست که جوید ادب و علم و عمل
علم ما دادهی او و ره ما جادهی او
گرمی ما دم گرمش، نه ز خورشیدِ حمل
دم او جان دهدت روز نَفَخْتُ بپذیر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.