کجا شدی که فراتر نمی شوی ز مقابل
چه غایبی که چنین حاضری به شکل و شمایل
درونِ خانۀ چشمی کدام حاضر و غایب
مقیمِ سینۀ تنگی کدام خارج و داخل
به تن جدایم و جانم به خدمتِ تو ملازم
به شخص دورم و دستم به گردنِ تو حمایل
ملازمِ تو وجودم نه حاضرست و نه غایب
مصاحبِ تو دلم در مراحل است و منازل
مگر به بحرِ فراقت به بادبانِ تضرّع
رسد هر آینه این کشتیِ امید به ساحل
وگرنه درد و دریغا که روزگارِ گرامی
به هرزه می گذرد وز دریغ و درد چه حاصل
چه حاجت است که من حالِ خویش بازنمایم
سرشک دیده بگوید که روشن است دلایل
ز دستِ عشق همه عمر هیچ کار نکردم
که لایق است و پسندیده پیشِ مردمِ عاقل
مرادِ طالبِ او در مشاهده ست وگرنه
به یک نظر متصرّف کند مجاهده باطل
بهانه در رهِ مجنون محبّت است و از آن جا
غرض تفرّجِ لیلیست در طوافِ قبایل
نزاریا تو و شوریدگی و رندی و مستی
که خویِ عشق به دیوانگیست راغب و مایل
گمان مبر که دگر باره عقل گِردِ تو گردد
وگر به شعبده بر گردنش نهند سلاسل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حال و رفتار عاشقانه شاعر میپردازد. شاعر در تلاش است تا احساسات عمیق خود را درباره معشوق بیان کند. او از جدایی و حاضر و غایب بودن معشوق سخن میگوید و از وجود خود که در عین دوری از معشوق، همواره در خدمت اوست، صحبت میکند.
شاعر به درد و رنج ناشی از عشق اشاره میکند و اینکه روزگار به سرعت میگذرد و در این گذر، تنها تضرع و امید میتواند او را به ساحل آرامش برساند. همچنین، او از بیعملی خود در طول عمر سخن میگوید و میگوید که تمامی تلاشها در عشق ممکن است بیثمر باشد، مگر اینکه از طریق مشاهده و دیدن معشوق به خواستهها برسد.
در نهایت، شاعر هشدار میدهد که عشق ممکن است باعث دیوانگی شود و عقل را از بین ببرد، و اشاره میکند که در این راه تنها به دنبال لیلی و چرخش در حوزه عشق بوده است.
هوش مصنوعی: کجا رفتهای که نمیتوانی از مقابل من فراتر بروی؟ چه کسی است که اینقدر دور است اما حضورش را با این شکل و شمایل حس میکنم؟
هوش مصنوعی: در دل هر انسان، چه کسی وجود دارد که در حال حاضر حضور داشته باشد و چه کسانی از یاد رفتهاند؟ در این فضای تنگ روح، کدام احساسات و افکار درون و بیرون در حال تردد هستند؟
هوش مصنوعی: بدن من از تو جداست اما روحم همیشه در خدمت توست. من در دوری از تو هستم ولی دستانم به گردن تو آویخته است.
هوش مصنوعی: وجود من همیشه در کنار تو نیست و نه دور از تو. در حالی که دلم در مراحل مختلفی از ارتباط با تو قرار دارد.
هوش مصنوعی: تنها در صورتی که با درخواست و دعا به درگاه تو توسل پیدا کنم، میتوانم به آرزوهایم دست یابم و این کشتی پرامید به مقصد برسد.
هوش مصنوعی: اگر به فکر درد و اندوه نباشیم، روزهای باارزش و گرانبها به هدر میروند و افسوس و غم چه فایدهای دارد؟
هوش مصنوعی: نیازی نیست که وضعیت خودم را برای دیگران توضیح دهم، اشکهای چشمانم خود به تنهایی میگویند که چه احساساتی در دل دارم.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق، در تمام عمر هیچ کاری انجام ندادم که در نظر مردم عاقل، شایسته و پسندیده باشد.
هوش مصنوعی: آرزو و هدف کسی که به دنبال اوست، در دیدن و شناخت اوست. اگر این دیدن محقق شود، دیگر نیاز به تلاش و جهاد نیست؛ چون همه چیز در یک نگاه و دیدگاه حاصل میشود.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق مجنون، دلیل بودن عشق است و از آن سو هدف، گشت و گذار برای دیدن لیلی و دیدار با قبایل مختلف است.
هوش مصنوعی: عشق و شوق به دیوانگی و جنون میانجامد و در این راه هیچ چیز نمیتواند مانع انسان شود. آدمی به طور طبیعی به این حالت کشیده میشود و به این احساسات گرایش پیدا میکند.
هوش مصنوعی: به گمانت نباشد که عقل دوباره به دور تو بچرخد؛ حتی اگر بخواهند با ترفندهایی او را به بند بکشند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا رسد که برآرم هزار ناله چو بلبل
که احتمال ندارم ز دوستان ورقی گل
خبر برید به بلبل که عهد میشکند گل
تو نیز اگر بتوانی ببند بار تَحَوُّل
أَما أُخالِصُ وُدّی؟ أَلَم أُراعِکَ جَهدی؟
[...]
مرا چو مست روان کرده بوده اند از اوّل
هنوز مستم و ثابت قدم نه مستِ مُزلزل
چنین مداومتم بر مدام دست ندادی
گرم به دست نبودی زمامِ مخرج و مدخل
غبارِغم به می از رویِ روزگار توان برد
[...]
دلم ربودی و رفتی ولی نمی روی از دل
بیا که جان عزیزت فدای شکل و شمایل
گرم وصول میسّر شود که منزل قربست
کنم مرا دل از خاک آستان تو حاصل
هوایت ار بنهم سر کجا برون کنم از سر
[...]
هنوز در دل مائی و پیش دیده مقابل
که منقطع نشود دوستی به قطع منازل
میان لیلی و مجنون مودّت است و ارادت
اگر عداوت و شور است در میان قبایل
به ما ز دوست سلامی مگر نسیم رساند
[...]
سوم اگر نشود این دو مطلبم حاصل
به آب رحم سرشته است گر شما را گل
کجا رواست به یک کشته یک جهان قاتل
شده است کار من از زندگی دگر مشکل
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.