پردهٔ عشّاق ساخت بلبل شوریده باز
کرد بر آهنگ من نالهٔ شب گیر ساز
او زده دستان به قهر من زده دستان به شوق
او ز گل بیثبات من ز غم دلنواز
نالهٔ دل سوز او چون سخن عشق زار
قصّهٔ اندوه من چون شب هجران دراز
قاعدهٔ عشق من ظاهر و باطن قدیم
واسطهٔ شوق او صورت و معنی مجاز
شاهد بدعهد او با همه کس همنشین
یار وفادار من از همه کس بینیاز
آن که نظیرش به حسن در همه آفاق نیست
میرسدش گر کند بر همه آفاق ناز
آن چه غمش میکند با من پر خون جگر
با دل دنیا پرست آن نکند حرص و آز
صحبت نامحرمان قربت افسردگان
خون دلم میخورد هم چو شب دیر باز
سینهٔ پر درد من موج سخن میزند
آه دریغا کجاست محرم حرفی به راز
از همه عالم مراد روی کند سوی او
هر که در دل کند بر همه عالم فراز
جان نزاری نگر در خم ابروی دوست
دولتِ محمود بین در سر زلف ایاز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا که بود زهر و نوش تا که بود رنج و ناز
نوش خور و دل فروز باده ده و سرفراز
تا نشود میش یوز تا نشود کبک باز
جان بداندیش سوز کار نکوخواه ساز
خادمه ی عود سوز مطربه ی عود ساز
شمع نه و عود سو چنگ زن و عود ساز
صبح بر آمد ببام مرغ درآمد بزیر
صبح تبسّم نمای مرغ ترنّم نواز
مجلسیان سحر محرم اسرار عشق
[...]
قیامتی شد بپا بگرد آن سر و ناز
عراق شد پر ز شور ز بانوان حجاز
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.