از مبادی که مرا سر به جهان در دادند
هیچ شک نیست که بی فایده نفرستادند
جام و جان هر دو ز یک میکده همره کردند
عشق و می هر دو به من ز اول فطرت دادند
دولت راه روانی که رسیدند به عشق
شادی جان کسانی که به من دلشادند
حکم لشکر کش ارواح مبدل نشود
تا در آن تفرقه هر کس به کجا افتادند
ما چه دانیم که بر ما چه قلم رانده اند
ظاهر آنست که در باطن ما بنهادند
آفرینش چو برینست ز مبدای وجود
بنده لاله رخانم که چو سرو آزادند
گرنه از بهر جگر خوردن و جان کندن ماست
امهات این همه دل درد چرا می زادند
عاقلان در پی لیلی صفتان مجنوند
عاشقان بر لب شیرین سخنان فرهادند
زاهدان در خبرند از من و یاران که چو من
مست از رایحه راحِ کدیر آبادند
طاقت بار ملامت نبود هر کس را
خاصه قومی که درین مرتبه بی بنیادند
مظلم ام روز منم وای بر آن ها فردا
مَثَل تخته و شاگرد و سر استادند
تو و خلوتگه احباب علیرغم عدو
باده پیمای نزاری دگران بر بادند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن شاعر به بررسی رابطه انسان با عشق و میپردازد و بیان میکند که عشق و شادی از آغاز در وجود آدمی نهادینه شدهاند. او میگوید که جان و جام از یک میکده نشأت گرفتهاند و بر این باور است که زندگی و آفرینش در اصل زیبا و پرمعنا هستند. همچنین اشاره میکند که عاقلان و عاشقان هر کدام در پی خواستههای خود هستند و زاهدان نیز از حال آنها باخبرند. در پایان به ناپایداری دنیا و سختیهایی که انسانها باید تحمل کنند، اشاره کرده و یادآور میشود که اگرچه ممکن است انسانها در دنیا تنها باشند، اما در عین حال باید بتوانند لذت زندگی را تجربه کنند.
هوش مصنوعی: هیچ شکی نیست که از زمان تولدم، هدفی برای وجودم داشتهاند و بیدلیل به این دنیا نیامدهام.
هوش مصنوعی: جام و جان هر دو از یک میکده سرشار شدند؛ عشق و شراب از آغاز خلقت به من عطا شدهاند.
هوش مصنوعی: خوشبختی و سعادت مانند راهی است که به عشق و شادی میرسد و جان کسانی که مرا شاد میکنند، در آن پیدا میشود.
هوش مصنوعی: حکم و سرنوشت روحها تغییر نمیکند، تا زمانی که در آن اختلاط، هر کس به مسیری که به آن هدایت شده است، حرکت کند.
هوش مصنوعی: ما نمیدانیم که دربارهیمان چه مینویسند، اما آنچه مشخص است این است که در عمق وجود ما چیزهایی را قرار دادهاند.
هوش مصنوعی: آفرینش از آغاز وجود، چون گلهای زیبا و سر راهمان است که مانند سروهای آزاد درختان میمانند.
هوش مصنوعی: اگر قرار بود فقط برای درد و رنج ما به دنیا بیایند، پس چرا این همه مادر به دنیا آمدند و دلشان را به درد آوردند؟
هوش مصنوعی: عاقلان به دنبال افرادی هستند که مانند لیلی باشند و در عین حال دیوانهوار عاشق هستند. اما عاشقان واقعاً شیرینزبانیهای فرهاد را در دل دارند.
هوش مصنوعی: زاهدان از حال من و دوستانم آگاهند، زیرا که مانند من از عطر و زیبایی کدیر سرمست و شاداب هستند.
هوش مصنوعی: هر کس نمیتواند بار انتقادات را تحمل کند، به ویژه گروهی که در این مرتبه از اعتبار و بنیان سست هستند.
هوش مصنوعی: امروز من مظلوم و بیپناه هستم و آیندهای نامعلوم در انتظار کسانی است که بر من ظلم کردند. آنها مانند تختهای هستند که زیر دست یک استاد و شاگرد قرار دارند، و سرنوشتشان به نوعی به هم وابسته است.
هوش مصنوعی: تو در مکانی تنها و محفوظ با عزیزانت هستی، اما دشمنانت از نوشیدن شراب و لذت بردن از زندگی دیگران ناامید و بیخبرند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای دریغا که حریفان همه سر بنهادند
باده عشق عمل کرد و همه افتادند
همه را از تبش عشق قبا تنگ آمد
کله از سر بنهادند و کمر بگشادند
این همه عربده و تندی و ناسازی چیست
[...]
دوش رندان خرابات ندا در دادند
که حریفان صبوحی سر خُم بگشادند
باده آنها که ننوشند حقیقت بادند
عاشقانی که چو ناصر ز جهان آزادند
شادمان غمزده و غمزدگان دلشادند
غم و شادی جهان بین که چه بی بنیادند
این جهان خود صوری مؤتلف از ابعاد است
یا طبایع که همی مجتمع از اضدادند
گر بپایند چه شادی و نپایند چه غم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.