چو رویِ یارِ من زیبا نباشد
قمر در خانۀ جوزا نباشد
چه می گویم که تابِ ماهِ رویش
فروغِ مهرِ گردون را نباشد
چو خدّش لالۀ حمرا نروید
چو خطّش عنبرِ سارا نباشد
نباشد چون لبش لعلِ بدخشان
چو دندانش دُرِ دریا نباشد
سیه چشمانِ فردوسِ برین را
به خلوت خانۀ او جا نباشد
اگر او نگذرد بر طرفِ بازار
میانِ شهریان غوغا نباشد
نباشد عیب اگر نازک دلان را
شکیب از یارِ بی هم تا نباشد
ملامت بر نزاری نیست جایز
سرِ شوریده بی سودا نباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر عین یقین اینجا نباشد
دراین ره مرد دل دانا نباشد
دل عاشق چرا شیدا نباشد
به عشق اندر جهان رسوا نباشد
نگویی تا به کی، ای شوخ دلبر
ترا پروای حال ما نباشد
به بستان لطافت سرو باشد
[...]
دل عاشق چرا شیدا نباشد
به عشق اندر جهان رسوا نباشد
نگویی تا بکی ای شوخ دلبند
تو را پروای وصل ما نباشد
به بستان ملاحت سرو باشد
[...]
که کس را آگهی از ما نباشد
میان ما کسی را جا نباشد
کسی کآگه ز حال ما نباشد
گرم شنعت کند بی جا نباشد
بداند هر که بیند آن پریرو
که فایز بی سبب رسوا نباشد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.