گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حکیم نزاری

راحت روح من است رایحه روح راح

تا به صباح از مسا تا به مسا از صباح

ساقی طاووس فر طوطی شکّر شکن

مرغ سحر را بگو باز گشاید جناح

خواب گران تا به کی خیز سبک می بده

اهل دل از می کنند وقت سحر افتتاح

از الم حادثات جز به می البتّه نیست

هیچ خلاص و فرج هیچ نجات و فلاح

هر چه شدی تنگ دل پر قدحی نوش کن

کز نفحات قدح روی دهد ارتیاح

گر نه به خاص و به عام مشتمل است از چه شد

در خم امّت حرام بر کف حمزه مباح

معجزه روح خواه از من اگر عاقلی

شعری شعاری شدی چند کنی اقتراح

نیست از آب حیات بی خبر و بی نصیب

حاشا للّسامعین بوی خوش مستراح

سرزنش مدّعی عین خطا و زَلَل

عزم نزاری به می محض صواب و صلاح

 
 
 

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

نسیمی

سی و دو خط رخت گنج ترا افتتاح

ظلمت زلف تو شب، نور جمالت صباح

جان و جهان می دهم وصل ترا می خرم

بین که چه بیع و شری دید ضمیرم صلاح

راحت روحانیان از دم روح تو شد

[...]

صامت بروجردی

چون به سعادت نمود ساقی فرخنده فال

ساغر عیش بهار به هر طرف مال مال

سلسله خرمی یافت ره اتصال

محول الحول داد زمانه را حسن حال

منشی ایام کرد طی سجل ملال

[...]

حاجب شیرازی

در این مبارک صباح شد می صافی مباح

شد می صافی مباح در این مبارک صباح

زانکه پدیدار شد رایت خیر و فلاح

روز ظهور حق است دوره صلح و صلاح