هم چو من هرگز خراباتِ الست
مستِ لایعقل به دنیا آمده ست
تا سرِ عقل از گریبان برکند
دامنِ آشفتگان ندهد ز دست
خواهم از دنیا برون شد هم چنان
مست تا بازم بر انگیزند مست
انتظارِ صورِ محشر داشتن
عمر ضایع کردن است ای بت پرست
نسیه کارِ مردِ صاحب وقت نیست
هر که از خود برشکست از بت پرست
طالعم بر بی دلی و بی خودی ست
چون کنم نتوانم از طالع بجست
چون ایازی می دهندش در عوض
هر که چون محمود بت در هم شکست
بت که می گویند جز وهمِ تو نیست
بت توئی چیزی دگر مشنو که هست
تا به موعودِ حواری و ظهور
در نیارم بر می و معشوق بست
پس نزاری و حریف و پایِ خم
هم چنین بی کار نتواند نشست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حالتی از دیوانگی و مستی میپردازد که شاعر خود را به عنوان یک فرد مست و بیخود معرفی میکند. او تأکید میکند که انسانهای عاقل به دنیا نمیآیند و تا زمانی که در دام اعتیاد به دنیا و مادیات گرفتارند، نخواهند توانست به حقیقت و عقل خود دست یابند. شاعر از بیثمری انتظار و بیهودهگی در زندگی ابراز تأسف میکند و معتقد است که بتها، نمادهای توهم و تصورات نادرستی هستند که انسانها خود را درگیر آن میکنند. در نهایت، او به دنبال رهایی از این بندها و رسیدن به حقیقت و معشوق خود است، و این دگرگونی را تنها از طریق مستی و عشق ممکن میداند.
هوش مصنوعی: همچون من، افرادی که در دنیای نابخردانه و پر از فساد به دنیا آمدهاند، همواره در حال سرمستی و بیخودیاند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که عقل و خرد به خوبی از نابسامانیها رهایی پیدا نکند، پابرهنهها و آشفتهدلان دامن خود را رها نمیکنند.
هوش مصنوعی: میخواهم از دنیا جدا شوم، همانطور که مستی که حال خوشی دارد، تا دوباره من را به حالت مستی برگردانند.
هوش مصنوعی: انتظار کشیدن برای روز قیامت و زندگی در آرزوهای دور از واقعیت، باعث تلف کردن عمر میشود، ای کسی که بتها را میپرستی.
هوش مصنوعی: کار نسیه و بدهی به مردانی که به وقتشان میرسند، تعلق ندارد. هر کسی که به خود اعتبار ندارد، نمیتواند به راحتی بر دیگران تکیه کند.
هوش مصنوعی: سرنوشت من بر این است که دلم بیتاب و بیخود باشد، حالا چگونه میتوانم از سرنوشتم فرار کنم؟
هوش مصنوعی: هرکسی که چون محمود، بتها را میشکند و به سراغ حقایق میرود، باید بداند که در ازای این کار، به او مانند ایاز احترام و ارزش میدهند.
هوش مصنوعی: آنچه به عنوان بت معرفی میشود، جز تصورات و خیالات تو نیست. تو خود را جزئی فراتر از این توهمات نپندار.
هوش مصنوعی: تا زمانی که به وعده داده شده و ظهور واقعی نرسم، شراب و عشق را کنار نمیگذارم.
هوش مصنوعی: پس نمیتوانی مثل نازی و دوستان و در کنار بزم، بیکار بمانی و بیفعالیت سر کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
وز بر خوشبوی نیلوفر نشست
چون گهِ رفتن فراز آمد، نَجَست
هر که چون خر فتنهٔ خواب و خور است
گرچه مردمصورت است آن هم خر است
ای شکم پر نعمت و جانت تهی
چون کنی بیداد؟ کایزد داور است
گر تو را جز بتپرستی کار نیست
[...]
بنده گر خوبست گر زشت آن تست
عاشق ار دانا و گر نادان تراست
ساقیا در جام من ریز آب رز
زان بضاعت ده که عشرت سود اوست
در جهان چون آب رز معلوم نیست
آتشی کز زلف ساقی دود است
عزم آن دارم که امشب نیم مست
پای کوبان کوزهٔ دردی به دست
سر به بازار قلندر برنهم
پس به یک ساعت ببازم هرچه هست
تا کی از تزویر باشم رهنمای
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.