زبان بربسته ای با ما که جنگ است
نمی دانم دگر بار این چه ننگ است
دل صاحب دلان خون کردی آخر
چه دل داری کدامین دل چه سنگ است
سگ آهوی وصلت می توان بود
ولی خوی رقیب بد پلنگ است
شگفت است اینکه تو هرلحظه ما را
به دم در می کشی و او چون نهنگ است
دلم در عالمی با این مسافت
چرا گر چشم شوخت نیست تنگ است
به من گر زهر خواهی داد نوش است
و گر شهدم دهد غیری شرنگ است
عوام الناس می گویند کان شیخ
چرا مَی می خورد گر اهل رنگ است
به مسجد کی روم چون در خرابات
شراب و شاهد و آواز چنگ است
هر آهو چشم کز پیشم گذر کرد
دلم در پی چو سگ در پالهنگ است
به هم برزن نزاری نام و ننگت
که این چندین حجاب از نام و ننگ است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مباش ایمن که باخوی پلنگ است
کجا یکدل شود آخر دو رنگ است
وگر نه کی شبی را این درنگ است
که گردون بسته و سیاره لنگ است
دلی کز عشق در کام نهنگ است
ز جست و جوی کامش پای لنگ است
حدیث من نپنداری که جنگ است
ولی دانی که دنیا نام و ننگ است
دلی دارم که با هرکس به جنگ است
بر او پهنای هفت اقلیم تنگ است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.