شمارهٔ ۱۳۶۲
من ز می کی توبه کردم این چه بهتان است هی
توبه و من حاش لله توبه کی کردم ز می
ساقیا برخیز و آبِ معنوی در جام ریز
دیگران را تن به جان زندهست و ما را جان به وی
پادشاه و ملک و درویش و قناعت ما و عشق
گفتهاند آری که هم با اصل گردد کُلّ شی
چون کنم از صحبتِ اهلِ دل آخر احتراز
با که پیوندم کزیشان بگسلم با اهلِ غی
حاش لله توبه بر من کی توان بستن به زور
خیره کی هم صحبتِ آتش تواند بود نی
ظلِّ طوبا سایة خُمّ است و در خم آفتاب
من ز بهر آفتاب افتاده در پایش چو فی
آفتاب از رشک خورشیدِ قدح گیرد عرَق
همچنان کز قطره ی شبنم عذارِ لاله خَوی
از صفایِ جوهرِ می کشف میشد سرِّ غیب
این همه آوازه در دنیا فتاد از جامِ کی
محتسب گوید مرو بی ره نزاری گردِ شهر
احمق بیهوده گوی اینجا غلط کردهست پی
از پی تحصیلِ می دم دم بگردم دربه در
همچو مجنون در هوایِ وصل لیلی حی به حی
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...