شد ز فر ماه فروردین جهان فردوس وار
باغها دیبا سلب شد شاخها مرجان نگار
صد هزاران فرش رنگینست در هر بوستان
صد هزاران شمع رخشانست در کوهسار
از بهاری باد گیتی گشت چون خلد برین
گوئی از خلد برین آید همی باد بهار
از سرشگ ابر لاله کرده پر لؤلؤ دهان
وز نسیم باد سوسن کرد پر عنبر کنار
از بنفشه مرزها گسترده دیبای بنفش
وز شکوفه شاخها بر بسته در شاهوار
چشم بگشاده است نرگس همچو چشم نیکوان
از شجر بیرون شود مانند یاقوت از حجار
زیر شاخ سرخ لاله زرد شاخ شنبلید
این بروی دوست مانند آن بروی دوستار
پای برده برگ نسرین زیر شاخ شنبلید
قطره شب بر شنبلید افتاده ز ابر تندبار
آن یکی زر عیار است از بر سیم حلال
این یکی سیم حلالست از بر زر عیار
با نگار خویشتن رفتم بباغ خویشتن
باغ را دیدم بسان جنت پروردگار
با هوای اوست گویی هرچه در گیتی نسیم
بر زمین اوست گوئی هرچه در عالم بهار
آن درختان اندر او مانند حوران بهشت
از زمرد جامه وز یاقوت و مرجان گوشوار
از میان جوی آن آبی روان همچون گلاب
شاخهای گل شکفته بر کنار جویبار
بود هرجا بهر نزهتگاه بان و نقل و می
گلستان در گلستان و میوه اندر میوه زار
یار من گفتا بهشت است ای شگفت ای باغ نیست
گفتمش باغیست خرم چون بهشت کردگار
این بهشتی بر زمینست آن بهشتی بر سپهر
این بنقد است آن به نسیه آن نهان این آشکار
آن مکافات نماز است این مکافات مدیح
آن عطای کردگار است این عطای شهریار
اختیار دهر ابومنصور وهسودان که هست
بندگانش را بمیران جهان بر افتخار
دست و تیغش آب و آتش مهر و کینش خیر و شر
امن و بیمش دار و منبر مهر و خشمش فخر و عار
نیک خواهانش بلند و بدسگالانش بلند
نیکخواهانش بتخت و بدسگالانش بدار
عالمش زیر رکاب است و فلک زیر نگین
آفتابش زیر دست است و زمانه پیشکار
روزگار خلق پاک از روزگار وی خوش است
تا جهان باشد بماناد این خجسته روزگار
انتظار او براه سائلان باشد مدام
سائلان با جود او هرگز ندارند انتظار
اختیار روزگار و افتخار عالم است
از همه عالم وفا و جود کرده اختیار
پیش یزدان خلق را بسیار باید ایستاد
گر کند یزدان شمار جود او روز شمار
دوستانش را برون آید ز سنگ خاره گل
دشمنانش را برون آید ز برگ لاله خار
روز کوشیدن زمین از دست او گردد تهی
روز بخشیدن زمان از دست او خواهد فرار کذا
خلد بنماید موالی را بروز بزم و لهو
حشر بنماید معادی را بروز کارزار
ای امیر نامدار شکر جوی و مدح جوی
ای خداوند کریم و حق شناس و حق گذار
چون ز شهر خویش رفتم شد عقار از من جدا
هرکسی گفتا که رفت از تو عقار و هم وقار
گر عقار از من بشد دارم خداوندی چو تو
کم ببخشیدی ببیتی شعر ده چندان عقار
دوستانم را تو کردی شادمان و تندرست
دشمنانم را تو کردی دردمند و سوگوار
گر هزارانم دهان در هر یکی سیصد زبان
شکر نیکیهات نتوانم یکی گفت از هزار
تا بهنگام بهار آرد درختی تازه ورد
تا بهنگام خزان آرد درخت نار بار
روی خویشان تو باد از می بسان تازه ورد
روی خصمان تو بادا ز غم بسان کفته نار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف زیباییهای بهار و کیفیات طبیعی آن میپردازد. او از فروردین و دنیای سبز و خرم بهاری صحبت میکند که باغها و گلها را درخشانی و زیبایی میبخشد. شاعر به زیبایی گلها، نسیم دلانگیز و آبی زلال اشاره میکند و به مقایسه این زیباییها با بهشت میپردازد. همچنین از محبت و فضل حاکم زمانه، ابومنصور، یاد میکند و بر خوبیهای او تأکید مینهد. شاعر در پایان به شکرگذاری و مدح این حاکم میپردازد و از او میخواهد که بر دوستانش رحمت و بر دشمنانش عذاب فرستد. این شعر نمادین است و ترکیبی از طبیعت، دوستی و شکرگزاری نسبت به خوبیهاست.
هوش مصنوعی: در آغاز بهار، جهان به زیبایی و تنوعی شبیه به بهشت تبدیل میشود. باغها با زیباییهای خاصی پوشانده میشوند و شاخ و برگ درختان به رنگهای شگفت انگیز و جذاب درمیآیند.
هوش مصنوعی: در هر باغ و بوستان، فرشهای رنگارنگ زیادی وجود دارد و در کوهها، شمعهای درخشان و روشن متعددی روشن هستند.
هوش مصنوعی: باد بهاری باعث شده که دنیا مانند بهشت به نظر برسد، گویی که این هوای خوش، از بهشت برین میوزد.
هوش مصنوعی: از بارانهای آسمانی، لالهها سرشار از قطرات درخشان شدهاند و باد خوشبو، عطر سوسنها را در گوشه باغ پراکنده کرده است.
هوش مصنوعی: از گل بنفشه، پارچهای زیبا با رنگ بنفش ساخته شده و شکوفههای درختان به مانند شاخههای گلی در هم پیچیده شدهاند و به زیبایی جلوهگری میکنند.
هوش مصنوعی: نرگس، با چشمانی باز و زیبا، به شکلی شبیه به نگاه نیکوکاران، از درخت بیرون میآید و مانند یاقوتی زیبا از دل سنگ جواهر نمایان میشود.
هوش مصنوعی: زیر شاخههای سرخ لاله، شاخی از گیاه شنبلید روییده است. این به طرف دوست همانند آن چیزی است که به سوی دوستدار میروید.
هوش مصنوعی: گل نسرین در زیر شاخههای گیاه شنبلید قرار گرفته و قطرههای شبانه باران که از آسمان ریزش کردهاند، بر روی آنها نشستهاند.
هوش مصنوعی: یکی از این دو قیمت، طلاست که ارزش بالایی دارد و دیگری نقرهای است که در دسترس و حلال به شمار میآید. در واقع، این دو از نظر ارزش و جایگاه متفاوت هستند.
هوش مصنوعی: من با معشوقم به باغی رفتم که خودم آن را ساختهام و وقتی به باغ نگاه کردم، دیدم که مانند بهشت خداوند زیبا و دلانگیز است.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد تمام زیباییها و لطافتهای جهان تحت تأثیر وجود اوست، مانند نسیمی که در زمین وزیده میشود. به عبارت دیگر، همهی جنبههای دلپذیر و شاداب در عالم بهاری، به نوعی به او مرتبط هستند.
هوش مصنوعی: درختان در آنجا مانند حوریان بهشت هستند که لباسهای زیبای سبز از زمرد و گوشوارههای زینتی از یاقوت و مرجان بر تن دارند.
هوش مصنوعی: آبی که از میان جوی میگذرد، لطافت و زیبایی دارد و به مانند گلابی است که به عطر گلها شبیه است، در حالی که گلهای شکفته نیز در کنارههای این جوی قرار دارند.
هوش مصنوعی: هر جا که انسان به خوشگذرانی بپردازد، بوی خوش و نوشیدنی و گلهای زیبا پیدا میشود و در باغ میوهها، میوههایی رنگارنگ و لذیذ وجود دارد.
هوش مصنوعی: دوست من گفت که بهشت چیزی شگفتانگیز است و باغی نیست. من به او گفتم که اینجا باغی است سرسبز و خوشبو، همچون بهشت خداوند.
هوش مصنوعی: اینکه اینجا و در دنیای ما، جایی شاداب و خوشبختی وجود دارد که میتوان آن را بهشت نامید، در حالی که بهشتی که در آسمان است به نوعی دیگری از خوشبختی و زندگی اشاره دارد. این نعمتها و زیباییها در این دنیا عینی و محسوس هستند، اما آنچه در آسمان انتظار میرود، جنبهای نامشخص و ناپیدا دارد.
هوش مصنوعی: این اشعار به ارتباط کارهای نیک و پاداشهای الهی اشاره دارد. به عبارتی، نتیجه و پاداش نماز و عبادتها، در واقع نشاندهنده لطف و کرم خداوند است. همچنین، ستایش و تمجید از دیگران هم میتواند به نوعی نشاندهنده عطای بزرگتر و بیشتری باشد که از سوی پروردگار به ما داده میشود.
هوش مصنوعی: قدرت و اختیار زمان به دست ابومنصور و وهسودان است که بندگانش را به خاطر عظمت و افتخاری که دارند، از جهان میستانند.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف ویژگیهای شخصیتی و حالات انسانی میپردازد. فردی که در دستش قدرت و ابزارهایی چون شمشیر (تیغ) دارد، میتواند هم مایه آرامش و دوستی باشد و هم ایجاد ترس و جنگ. احساسات و رفتارهای او میتواند متنوع باشد؛ از محبت و بخشش تا کینه و دشمنی. این فرد نمایانگر تضادهایی در زندگی انسانها است که در عین حال میتواند محرک خوبیها یا بدیها باشد و بر جامعه تأثیرگذار باشد.
هوش مصنوعی: دو گروه از مردم وجود دارند؛ گروهی که نیکوکار و دوستدار هستند و در جایگاه بالا قرار دارند، و گروهی که بدخواهان و دشمنان هستند و باید مجازات شوند. نیکوکاران به مقام و منزلت میرسند، در حالی که بدخواهان باید در برابر اعمالشان پاسخگو باشند.
هوش مصنوعی: عالم به دنیای او وابسته است و آسمان زیر تسلط اوست. خورشید در اختیار اوست و زمان نیز خدمتگزار او است.
هوش مصنوعی: زمانی که انسانهای پاک و نیکوکار در دنیا وجود دارند، زندگی بهتر و شیرینی به خود میگیرد. تا زمانی که این روزگار خوب ادامه داشته باشد، جهان نیز به خوبی و آرامش ادامه خواهد یافت.
هوش مصنوعی: انتظارات برای رسیدن به او همیشه در دل سائلان وجود دارد. اما سائلان با generosity او هرگز نیازی به انتظار نخواهند داشت.
هوش مصنوعی: قدرت و اختیار روزگار و عزت جهان به خاطر وفا و بخشش از جانب همه موجودات است.
هوش مصنوعی: در برابر خداوند باید برای بندگان بیشتر از اندیشیدن و رفتار کردن ایستادگی کرد، زیرا اگر خداوند توفیقات و نعمتهای خود را به حساب آورد، روزها را میشماریم.
هوش مصنوعی: دوستانش مانند گلی زیبا از دل سنگ سخت بیرون میآیند، اما دشمنانش همچون خاری تیز از برگ لاله نمایان میشوند.
هوش مصنوعی: اگر روزی تلاش و کوشش از زندگی گرفته شود، زمین بیفایده و بیمعنا خواهد شد. همچنین اگر زمان در اختیار نباشد، به سرعت میگذرد و از دست میرود.
هوش مصنوعی: در بهشت، کسانی که در جشن و شادی و لذت هستند، به خوبی دیده میشوند و در روز قیامت، کسانی که در میادین جنگ و تلاش بودند، نمایان میشوند.
هوش مصنوعی: ای امیر بزرگوار که همواره به جستجوی نعمت و ستایش هستی، ای صاحب کرامت و کسی که به حق و انصاف اهمیت میدهی.
هوش مصنوعی: وقتی از شهر خودم دور شدم، املاک و داراییام از من جدا شدند. هرکس که گفت از تو دارایی و اعتبارت جدا شده، به درستی این را بیان کرده است.
هوش مصنوعی: اگر مال و املاکی که از من رفته است، برای من از دست برود، باز هم خداوندی چون تو را دارم. آیا تو نمیتوانستی بخششی به من کنی که ارزش آن از همه داراییها بیشتر باشد؟
هوش مصنوعی: تو باعث شادی و سلامتی دوستانم شدی و برعکس دشمنانم را در درد و اندوه قرار دادی.
هوش مصنوعی: اگر من هزار دهان داشته باشم و در هر یک از آنها سیصد زبان برای گفتن خوبیات تو، باز هم نمیتوانم حتی یک مورد از ویژگیهای خوبت را به طور کامل بیان کنم.
هوش مصنوعی: در فصل بهار، درختان شکوفهها و گلهای تازهای را به نمایش میگذارند، اما در پاییز، میوههای رسیدهای را به ما میدهند.
هوش مصنوعی: بر روی دوستان تو بوی خوشی مانند عطر شراب ببلند و بر روی دشمنان تو، بویی مانند غم و اندوه منتشر شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.