با تو رازیست مرا از دگران پنهانی
عاشقِ زار توام ماهرخا تا دانی
چشمِ خون ریز تو کشتهست منِ مسکین را
دادِ من راستی آن است کزو بستانی
جان و دل هر دو ندارند محلی برِ تو
کی میسّر میشود این کار بدین آسانی
یکدمی با دمِ ما ساز و گرچه ممکن
نیست کاین آتشِ سوزان به دمی بنشانی
شیوهء من چه بود شیفته کاری در عشق
چه بود غایتِ معموریِ من، ویرانی
گو چنین باش من و صحبتِ اوباش و رنود
هم برین بی سری اولاتر و بی سامانی
من بر آنم که ز عهدِ تو نگردانم سر
آسیا بر سرِ من گر به جفا گردانی
عشق از آن خانه برانداز کند خودبین را
تا برون آردش از ورطه ی نافرمانی
سپر از غمزه ی مستِ تو بیندازد چرخ
با دو ابرویِ تو خود کس نکند پیشانی
زهره خواهد که بر آهنگِ نزاری تا روز
همه شب بر سرِ کوی تو کند شبخوانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق عمیق و پیچیدگیهای آن است. شاعر از احساسات خود نسبت به معشوق میگوید و ابراز میکند که عاشق اوست و هیچ چیز نمیتواند او را از عشقش منحرف کند. او به زیبایی چشمان معشوق و تأثیر آن بر خود اشاره میکند و بیان میکند که در این عشق، جان و دلش را فدای معشوق کرده است. همچنین، شاعر از درد و ناراحتی ناشی از عشق سخن میگوید و به این نکته تأکید میکند که عشق میتواند انسان را از خودخواهی دور کند و به ویرانی برساند. در نهایت، شاعر به شوق و اشتیاقش برای دیدن معشوق، حتی در شرایط دشوار، میپردازد و نشان میدهد که عشق او بدون هیچ شرط و قید است.
هوش مصنوعی: رازهایی داشتم که تنها به تو مربوط میشود و نه دیگران. من عاشق زارِ تو هستم، ای ماهرخ، تا زمانی که خودت متوجه شوی.
هوش مصنوعی: چشمهای پر اشک تو باعث شد که من آسیب ببینم. حقیقت این است که خواسته من، چیزی است که تو میکاشی و پرورش میدهی.
هوش مصنوعی: نه جان من و نه دل من نمیتوانند جایی در کنار تو داشته باشند. این کار چطور به این سادگی ممکن میشود؟
هوش مصنوعی: این بیت به این معنا است که حتی اگر تنها لحظهای با ما همراه باشی، باز هم این ارتباط و همسازی ارزشمند است. با این حال، واقعیّت این است که نمیتوانی این آتشِ داغ و سوزان را به راحتی خاموش کنی.
هوش مصنوعی: روش من چه بود؟ چه چیزی در عشق من را به شدت مجذوب کرده بود؟ هدف نهایی زندگی من، ویرانی و نابودی بود.
هوش مصنوعی: بگذار مانند اوباش زندگی کنیم و در کنار هم بیدغدغه و بیسامان باشیم، حتی اگر بیسری و نظم باشد.
هوش مصنوعی: من تصمیم دارم که به عهد و پیمان تو پشت نکنم، هرچند اگر برایم مشکلی یا سختی به وجود آوری.
هوش مصنوعی: عشق میتواند فرد خودبین را از خانهی خود دور کند تا او را از دام نافرمانی خارج کند.
هوش مصنوعی: چرخ فلک به خاطر غمزه و ناز تو، سپر خود را به زمین میاندازد. هیچکس نمیتواند در برابر زیبایی و جذابیت ابروهای تو زانو بزند.
هوش مصنوعی: زهره تصمیم دارد که تا روز، شبانه بر سر کوچه تو بخواند و شوقی خود را به نمایش بگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صنما! گرد سرم چند همیگردانی
زشتی از روی نکو زشت بود گر دانی
یا بکن آنچه شب و روز همی وعده دهی
یا مکن وعده هر آن چیز که آن نتوانی
از حد و غایت نافرمانی در مگذر
[...]
هرکه زو دیده بود یزدان بی فرمانی
درد او را نکند هیچ خورش درمانی
همه دردی را درمان بتوان کرد بجهد
نقرس است آنکه ز درمانش همی درمانی
چون بود دردی کان را نتوان درمان کرد
[...]
رومه سوزک مژه میکنی از نادانی
ای بهر کندن و هر سوختنی ارزانی
جان کن ای کور جگر سوز و سخن نیکو گوی
مژه وارونه چه کردند ترا میدانی
مژه بر هم نزنی شب ز غم هجران را
[...]
یافت احوال جهان رونق جاویدانی
چرخ بنهاد ز سر عادت بیفرمانی
در زمان دو سپهدار که از گرد سپاه
بر رخ روز درآرند شب ظلمانی
باز در معرکه چون صبح سنانشان بدمد
[...]
ای خدا! دار درین ساحت دهر فانی
صدر دین را ببزرگان دگر ارزانی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.