بر آن سری که دل مستمند ما بخلی
اگر به دل برهم از تنم به جان بحلی
تو را رسد که اگر که بر قبیله ی آدم
به حسن ناز کنی حق به دست توست بلی
به بوسه ای ز تو راضی نبوده ایم بیار
که در صفا و کرم نوش لعل و بحر دلی
بیا به جان عزیزت که روزگار مبر
مجال گفت و شنو نیست تا کی از لک ولی
به جان تو که ز پیکان تیر هجرانت
جراحت است مرا بر میان جان اجلی
مرا ولایت آن نیست کز تو بر بخورم
غم فراق تو جان مرا بس است ولی
هدایت است غمت تا کجا فرود آید
کفایت است نه کسبی بلی که لم یزلی
محبت تو نه آنست کس دلم برود
محب معتقدم معتقد نه معتزلی
هنوز بعد قیامت همان محب تو ام
کجا زوال پذیرد محبت ازلی
وفا و عهد تو محکم است در سینه چنان
که اعتقاد نزاری به خاندان علی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و وابستگی عمیق خود به معشوق اشاره میکند. او از درد فراق و دوری معشوق صحبت میکند و میگوید که محبت او جاودانه و بیزوال است. شاعر تأکید میکند که با همه سختیها و جراحتهای ناشی از هجران، عشقش از بین نخواهد رفت و در هر شرایطی به وفاداری و عهد خود پایبند است. او همچنین به ناز و زیبایی معشوق اشاره کرده و او را تشویق میکند که در کنار او باشد، چون زمان برای گفتوگو و ابراز احساسات محدود است. در نهایت، شاعر با ایمان به محبت و وفای خود، خود را ادامهدهنده راه محبان اهل بیت میداند.
هوش مصنوعی: اگر دلی بخیل بر سر ما بگذارد، من از جان و تن خود دست میکشم و به آن دل تکیه میکنم.
هوش مصنوعی: اگر تو بخواهی با زیبایی و ناز خود بر جمع آدمها تأثیر بگذاری، در حقیقت این قدرت و اختیار در دستان توست.
هوش مصنوعی: ما از یک بوسهی تو راضی نیستیم، بیا که در رحمت و سخاوت تو، نوش لعل و عمق دل را بیابیم.
هوش مصنوعی: بیایید به خاطر عزیزتان، زیرا زمان به ما فرصت گفتوگو و شنیدن نمیدهد و نمیدانیم تا چه زمانی این فرصت باقی است.
هوش مصنوعی: به جان تو، به خاطر زخمهایی که از تیر هجرتت به من رسیده، به میان جانم، تو را قسم میدهم.
هوش مصنوعی: من هیچ نیازی به نگرانی درباره دوری تو ندارم؛ دشواری فراق تو برای من کافی است و همین برای جانم بس است.
هوش مصنوعی: غم تو به هدایت راه میبرد و تا کجا میتواند فرود آید، این کافی است و نه از طریق کسب و کار، بلکه به طور ذاتی و جاودانه است.
هوش مصنوعی: عشق تو به گونهای نیست که من فقط با یک دل شکسته، از تو جدا شوم. من به محبت واقعی ایمان دارم و به آن معتقدم، نه به افکار سست و بیاساس.
هوش مصنوعی: هنوز بعد از قیامت هم من همان عاشق تو هستم، عشق ازلی هیچگاه از بین نمیرود.
هوش مصنوعی: عهد و وفای تو به اندازهای استوار است که در دل مانند اعتقاد عمیق و پایدار پیروان نزار نسبت به خاندان علی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مراست عشقی افتاده با تو ، لم یزلی
غزل تو گویم ، که لایق غزلی
ز حکم لم یزلی عشق تو رسید بمن
چگونه دفع توان کرد حکم لم یزلی ؟
منم که در همه عالم بعاشقی مثلم
[...]
جلال دین نبی پادشاه شرق علی
که از شجاعت و از جود چون علی مثلی
ز نسل شاه حسین بن ذوالفقاری و هست
سر حسام ترا سهم ذوالفقار علی
بنور عدل تو آراسته است ملکت شرق
[...]
زهی زقد و رخت سرو و لاله را خجلی
به سرو عقل ربایی به لاله دل گسلی
به سرو برگذری سرو را بود خواری
به لاله در نگری لاله را بود خجلی
به باغ اگر نرسد سرو، سرو را عوضی
[...]
اگر دمی بگذاری هوا و نااهلی
ببینی آنچ نبی دید و آنچ دید ولی
خدا ندانی خود را و خاص بنده شوی
خدای را تو ببینی به رغم معتزلی
اگر تو رند تمامی ز احمقان بگریز
[...]
خوشا شراب محبت ز ساغر ازلی
قدح بروی صبوحی کشان لم یرلی
ز دست ساقی تحقیق اگر خوری جامی
شراب را ابدی دان و جام را ازلی
بزیر جامه چو زنّار بینمت چون شمع
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.