کشتن عاشق مباحستی مباح
اقتلولی لیس فی قتلی جناح
جرح سیف ام رشیح من قدح
قرح سهم ام معلی من قداح
لن تنالوالبر حتی تنفقوا
زاهدان از روح میخواران زراح
انفتاح العین فی صیب السهام
انشراح الصدر فی طعن الرماح
الرحیل است الرحیل ای کاروان
مالکم لم تسمعوا هذا الصباح
مهر پنهانست وظلمتها پدید
قطع این ره لیک نتوان بی رواح
انبیاء جمله دلیل و رهبرند
هم نجوم اللیل و النجم الصباح
یا رسول الله انی تصرفون
مالهم من دونکم سعی الفلاح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و طلب کامیابی میپردازد. شاعر به بیان این نکته میپردازد که کشته شدن در راه عشق و دیوانگی آن مباح است و در این مسیر، زخمی شدن و تحمل سختیها طبیعی است. وی همچنین به مفهوم زهد و انفاق اشاره میکند و میگوید که انسانها برای رسیدن به نیکی باید از خود بگذرند. شاعر از کاروانی یاد میکند که در حال حرکت است و از همسفران میخواهد که این پیام صبحگاهی را بشنوند. در انتها، از انبیاء به عنوان راهنمایان بشر یاد میکند و از آنان کمک میطلبد.
هوش مصنوعی: کشتن عاشق کار ناپسندی نیست، پس مرا بکشید، چرا که در کشتن من هیچ گناهی نیست.
هوش مصنوعی: زخم سیف برنده است، مانند زخمهایی که از چشمههای خون میجوشند. تیرهای پرتوان نیز از کمانهای قوی نشأت میگیرند.
هوش مصنوعی: شما هرگز به خوبی و نیکوکاری نخواهید رسید مگر اینکه بخشی از دارایی خود را ببخشید. زاهدان واقعی باید از دل افرادی که به میخواری مشغولند، گذر کنند.
هوش مصنوعی: باز بودن دید در تیراندازی و گشادگی سینه در برخورد با نیزهها نشاندهندهی شجاعت و دلآوری است.
هوش مصنوعی: حرکت کنید، ای کاروان، چرا این صبح صدای حرکت را نشنیدید؟
هوش مصنوعی: دوست داشتن و محبت در دل پنهان است، اما ظلمتها و سختیها آن را نمایان میکند. راه را میتوان قطع کرد، اما بدون وجود عشق نمیتوان از آن عبور کرد.
هوش مصنوعی: تمام پیامبران راهنما و دلیلی هستند برای هدایت مردم، همچنانکه ستارههای شب و صبح نشانههایی برای راهنمایی هستند.
هوش مصنوعی: ای پیامبر خدا، چرا شما بدون اجازه آنها در اموالشان تصرف میکنید و برای رسیدن به فلاح و نجات تلاش میکنید؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یا صبیح الوجه قدحان الصباح
والندامی بین سکران و صاح
ای چو روح تازه آمد وقت آنک
روح ما را باز گردانی به راح
وضع الالسن من اوتار نا
[...]
پس پسر را پیشش آرند از صلاح
تا ببندد هر دو را با هم نکاح
خر نشاید کشت از بهر صلاح
چون شود وحشی شود خونش مباح
او چو دیگر پارسایان در صلاح
من چو رندان باده در کف هر صباح
قم فلاتمهل فان الصبح لاح
والثریا غربت والدیک صاح
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.