شمیم باد بهاری ببین و فیض سحاب
ببوی طره ی ساقی بگیر جام شراب
بس است جلوه ی این دشمنان دوست نما
بیا که برفکنیم از جمال دوست نقاب
هزار جرم شمردم بخود چو رفتی دوش
شب عتاب تو بر من گذشت روز حساب
ز چشم اشک فشانم خیال دوست برفت
فسانه ایست که نقشی نمیزند در آب
چو اوست اول و آخر هم اوست، نیست نشاط
براه عشق تفاوت درنگ را ز شتاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییهای بهار و لذت از شراب و عشق میپردازد. شاعر به زیباییهای طبیعت و جذابیت ساقی اشاره میکند و از نقاب زدن به جمال دوست صحبت میکند. او از درد و عذاب ناشی از جدایی و غم شب عتابش میگوید و به یاد دوست، اشک میریزد. در نهایت، به اهمیت عشق و حرکت در آن اشاره میکند و میگوید که او همیشه در آغاز و پایان عشق است و نباید در آن درنگ کرد.
هوش مصنوعی: نسیم دلپذیر بهار را استشمام کن و لذت باران را احساس کن؛ بیا و از زیبایی موهای ساقی الهام بگیر و جام شراب را در دست بگیر.
هوش مصنوعی: کافی است که این افراد که خود را دوست نشان میدهند، به ما جلوه کنند. بیا و نقاب را از زیبایی واقعی دوست برداریم.
هوش مصنوعی: وقتی که تو دیشب رفتی، من هزاران خطا و اشتباه خود را به یاد آوردم. حالا که روز حساب رسیده، عتاب و سرزنش تو به من منتقل شده است.
هوش مصنوعی: از چشمانم اشک میریزد و یاد دوست به ذهنم میآید، اما این خیال و رویا همچون تصویرهایی است که در آب نقش نمیبندند و زود از بین میروند.
هوش مصنوعی: او در ابتدا و انتهای هر چیز است. در راه عشق، تفاوتی بین آرامش و شتاب وجود ندارد و هیجانی در کار نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو سیر گشت سر نرگس غنوده ز خواب
گل کبود فرو خفت زیر پرده آب
چو سرخ گل بسر اندر کشید سبز ردا
نمود باغ بدان شمعهای خویش اعجاب
ز لاله باغ پر از شمع بر فروخته بود
[...]
بفرخی و سعادت بخواه جام شراب
که باز باغ برید از پرند سبز ثیاب
ز رنگ میغ و ز برگ شکوفه پنداری
زمین حواصل پوشید و آسمان سنجاب
بشاخ سوسن نازک قریب شد قمری
[...]
شده است بلبل داود و شاخ گل محراب
فکنده فاخته بر رود و ساخته مضراب؟
یکی سرود سراینده از ستاک سمن
یکی زبور روایت کننده از محراب
نگر که پردر گردید آبگیر بدانکه
[...]
گهی چو مرد پریسای گونه گونه صور
همی نماید زیر نگینه لبلاب
مرا ازین تن رنجور و دیده بی خواب
جهان چو پر غرابست و دل چو پر ذباب
ز بهر تیرگی شب مرا رفیق چراغ
ز بهر روشنی دل مرا ندیم کتاب
رخم چو روی سطرلاب زرد و پوست بر او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.