مژده ای دل که شهنشاه جهان باز آمد
وانکه سر در قدمش سود سر افراز آمد
خواب بگذار ز سر طلعت خورشید دمید
بند بردار ز پا نوبت پرواز آمد
رخت تدبیر بر انداز که تقدیر رسید
رایت سحر نگون ساز که اعجاز آمد
مهلت رنج و تعب زود بانجام رسید
نوبت عیش و طرب خوشتر از آغاز آمد
پرده برداشت زرخ شاهد و مطرب بسرود
نغمه در پرده ولی پرده در راز آمد
میرسد عید پس از موکب میمون سعید
عیش با عیش و طرب باطرب انباز آمد
نه همین در قدم شه غزل آراست نشاط
بلبل آواز بر آورد که گل باز آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حور با دمدمهٔ کوس تو دمساز آمد
سدره با رایت منصور تو همراز آمد
نالهٔ نای در آن حال چو تیغ تو شنید
صوفئی بود که در رقص سرانداز آمد
شعر من سحر شد و داد به من سحرحلال
[...]
سرو من چون به سر شوخی انداز آمد
گلبن از شوق چو طاوس به پرواز آمد
سوی من شست گشاید چو کشد جانب غیر
چشمت از ناوک مژگان به چپ انداز آمد
مدتی رفتن و برگشتن او چون نگه است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.