دریغا در چنین فصلی حریفم یار بایستی
میان بلبلانم جای در گلزار بایستی
نشد ز ایوان و قصر افراختن جمعیتم حاصل
ره آمد شد غم سوی من دیوار بایستی
به سعی دیده شبزندهدارم کار نگشاید
به جای دیده من بخت من بیدار بایستی
چنین وقتی که بر ساقی و ساغر دسترس دارم
کنار لالهزار و دامن کهسار بایستی
ز بهر آنکه در پای سهی و نارون ریزم
مرا چون غنچه گل شست پر دینار بایستی
سرم دستار از مخموری می برنمیتابد
شرابم در سر و دستار در خمار بایستی
به هرکس مینشینم نشتری در آستین دارد
پی آسودنم یک بار بیآزار بایستی
دل بلبل به این نالیدن آسایش نمییابد
نوای عشق را منقار موسیقار بایستی
همهکس لاف در خلوت «نظیری» میتواند زد
تو را این خودفروشی بر سر بازار بایستی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به غم و جدایی خود اشاره میکند و از کمبود یار در فصل دلخواهش lament میکند. او میگوید که میان بلبلان و گلها باید باشد و از دوری یار به شدت رنج میبرد. شاعری میگوید، اگرچه در تلاش برای شب زندهداری است، اما بختش بیدار نیست. او در کنار لالهزار و کهسار میخواهد از شراب بنوشد و برای عشق و زیبایی فداکاری کند، اما همچنان از خمار و غم دست نمیکشد. همچنین به ناتوانی در یافتن آرامش اشاره میکند و تأکید میکند که عشق واقعی نیاز به شهامت و صداقت دارد و این همه در سر بازار خودفروشی نمیتواند حقیقت عشق را به گوش دیگران برساند. در این ابیات، شاعر احساسات عمیق خود را با تصاویری زیبا و دلنشین بیان میکند.
هوش مصنوعی: کاش در این فصل زیبا و دلنشین، یار و همراهم در کنارم بود. او باید بین بلبلان و در این باغ گل، در کنار من باشد.
هوش مصنوعی: جمعیتم نتوانست از ایوان و قصر به وجود آمده باشد، بلکه غم به سوی من آمد و حالا باید با دیوار مقابله کنم.
هوش مصنوعی: با تلاش و کوشش شبزننده، نمیتوانم کاری انجام دهم؛ باید شانس و تقدیر من بیدار و آماده باشد تا به من کمک کند.
هوش مصنوعی: در چنین زمانی که به راحتی میتوانم به میگوینده و جام دسترسی پیدا کنم، بهتر است در کنار گلهای لاله و دامنه کوهها بایستم.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه در برابر درخت بلند و نارون (درخت روزی یا شجره طوبی) بایستم، باید خود را مانند غنچه گلی آماده کنم و پر از شادی و نعمت باشم.
هوش مصنوعی: سرم به خاطر نوشیدن شراب سنگین است و نمیتوانم دستار خود را بر سر نگهدارم. همین حالت مستی و خمار باعث میشود که دستار برسر بماند و من بایستی با این حال کنار بیایم.
هوش مصنوعی: هر بار که با کسی مینشینم، او آماده به ضربه زدن است. من فقط یک بار میخواهم که بدون آسیب، در آرامش باشم.
هوش مصنوعی: دل پرندهای که میخواند، با نالههایش آرامش نمییابد. برای اینکه صدای عشق به گوش برسد، باید هنرمندی مانند موسیقار وجود داشته باشد تا آن را بنوازد.
هوش مصنوعی: هر کسی میتواند در تنهایی خود حرفهای بزرگ بزند و ادعا کند، اما تو باید در ملا عام و در اجتماع این ادعاها را به اثبات برسانی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبا آمد، ولی بویی ازان گلزار بایستی
چه سود از بوی گل ما را، نسیم یار بایستی
رخش در جلوه نازست و من از گریه نابینا
دریغا، دیده های بخت من بیدار بایستی
شبانگاهم که چون بی رحمتان می کشت هجرانش
[...]
مرا در درد بی باری دریغا بار بایستی
هزاران غم کزو دارم یکی غمخوار بایستی
نمودی چهره مقصودی ز رخسار و خط خوبان
ولی آئینه ما آی پی زنگار بایستی
چه سود ار همدمم شد خضر سوی چشمه حیوان
[...]
مرا در دیده جان آن پری رخسار بایستی
خرام او دمی در چشم من صد بار بایستی
خلد بی روی او از هر گلی در دیده ام خاری
اگر خاریست باری زان گل رخسار بایستی
بسرو و سوسن خود باغبان بسیار می نازد
[...]
ز من بیگانه شد، بیگاه با اغیار بایستی
چرا با دیگران یارست؟ با من یار بایستی
در آن کو رفتم و از دیدنش محروم برگشتم
بهشتی آن چنان را دولت دیدار بایستی
چه نازست این؟ که هرگز در نیاز ما نمی بینی
[...]
مرا از عشق داغی بر دل افگار بایستی
چراغی بر سر بالین این بیمار بایستی
نمی شد فرصت خاریدن سر باددستان را
به مقدار خرابی گر مرا معمار بایستی
غلط کردم نیفتادم به فکر ظاهرآرایی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.