مرا در درد بی باری دریغا بار بایستی
هزاران غم کزو دارم یکی غمخوار بایستی
نمودی چهره مقصودی ز رخسار و خط خوبان
ولی آئینه ما آی پی زنگار بایستی
چه سود ار همدمم شد خضر سوی چشمه حیوان
مرا همراهی آن سرو خوش رفتار بایستی
قدم گر رنجه فرمودی به سروقت من از یاری
رقیب آن روز دور از بار و گل بی خار بایستی
توانستی بت چین کرد با او دعوی خوبی
ولی از نرگسش چشم و ز گل رخسار بایستی
ز لب گر وعده فرمودی که بوسی با تو بفروشم
چو نوحم عمر و چون قارون زر بسیار بایستی
کمال از جمله نشربنی که بخشد بار با باران
ترا بایستی وصلست و آن هر بار بایستی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و غمناک شاعر درباره عشق و آرزوهایش میپردازد. شاعر از بار سنگین درد و غمهای خود سخن میگوید و آرزو دارد که کسی در کنار او باشد تا به این دردها غمخوار باشد. او به زیبایی محبوبش اشاره میکند و به کنایه از بیپاسخ ماندن عشقش رنج میبرد. در ادامه، او به تنهایی و دوری از محبوب اشاره میکند و دردش را از عدم همراهی و یاری دیگران بیان میکند. در نهایت، شاعر بر این باور است که وصل به محبوب میتواند او را از این بار سنگین رها کند و تنها آن را درمان دردهایش میداند.
به طور کلی، شعر به مضامین عشق، غم، انتظار و تنهایی پرداخته و از زیباییهای ارتباط انسانی میگوید.
هوش مصنوعی: من در این درد و رنج سنگینی زندگی گرفتار هستم و افسوس که در این شرایط، هرکسی باید هزاران غم را تحمل کند، در حالی که تنها یک نفر باید برای من دردی را کاهش دهد و همراهم باشد.
هوش مصنوعی: چهرهای زیبا و دلربا از خود نشان دادی، اما ما مانند آینهای هستیم که از زنگار و کدری پر شدهایم و باید خود را پاک کنیم.
هوش مصنوعی: چه فایدهای دارد اگر راهنمای من، خضر باشد و مرا به چشمهی حیات ببرد، در حالی که برایم حضور آن سرو خوش رفتار ضروری است؟
هوش مصنوعی: اگر قدمی به سمت من برداری، باید همچون درخت سرو در کنار من بایستی و از رقیب خود فاصله بگیری، در حالی که آن روز در مکانی دور از درد و رنج قرار داری.
هوش مصنوعی: اگر بتوانی با معشوقی از چین در رابطهای خوب باشی، اما نمیتوانی از زیبایی چشمهایش و گلگون بودن چهرهاش غافل شوی.
هوش مصنوعی: اگر بر زبانت وعدهای بدهی که برای بوسیدنت همه چیز را رها کنم، باید مانند نوح عمر طولانی داشته باشم و همچون قارون ثروت بسیار.
هوش مصنوعی: کمال از جمله نوشیدنیهایی است که مانند باران، نیروی تازه به زندگی میبخشد. برای رسیدن به این کمال، باید همیشه به وصال و ارتباط نزدیک دست یابی، و این کار باید بارها تکرار شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبا آمد، ولی بویی ازان گلزار بایستی
چه سود از بوی گل ما را، نسیم یار بایستی
رخش در جلوه نازست و من از گریه نابینا
دریغا، دیده های بخت من بیدار بایستی
شبانگاهم که چون بی رحمتان می کشت هجرانش
[...]
مرا در دیده جان آن پری رخسار بایستی
خرام او دمی در چشم من صد بار بایستی
خلد بی روی او از هر گلی در دیده ام خاری
اگر خاریست باری زان گل رخسار بایستی
بسرو و سوسن خود باغبان بسیار می نازد
[...]
ز من بیگانه شد، بیگاه با اغیار بایستی
چرا با دیگران یارست؟ با من یار بایستی
در آن کو رفتم و از دیدنش محروم برگشتم
بهشتی آن چنان را دولت دیدار بایستی
چه نازست این؟ که هرگز در نیاز ما نمی بینی
[...]
دریغا در چنین فصلی حریفم یار بایستی
میان بلبلانم جای در گلزار بایستی
نشد ز ایوان و قصر افراختن جمعیتم حاصل
ره آمد شد غم سوی من دیوار بایستی
به سعی دیده شبزندهدارم کار نگشاید
[...]
مرا از عشق داغی بر دل افگار بایستی
چراغی بر سر بالین این بیمار بایستی
نمی شد فرصت خاریدن سر باددستان را
به مقدار خرابی گر مرا معمار بایستی
غلط کردم نیفتادم به فکر ظاهرآرایی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.