گنجور

 
نظیری نیشابوری

تو اگر ز کعبه راندی، و گر از بهشت ما را

غم بنده پرور تو به دری نهشت ما را

چو حدیث راست گویان به همه مذاق تلخیم

به سفینه عزیزان نتوان نوشت ما را

گل و برگ خانه ما همه بلبلان مستند

که به عاشقی برآمد همه کار و کشت ما را

که نشست نیم ساعت بر ما زلال طبعان؟

که ز پرده برنیامد همه خوب و زشت ما را

ز عتاب تلخ ساقی دل ما غبار دارد

به حلاوت حریفان نتوان سرشت ما را

همه روزه دست حسرت چو مگس ز دور لیسیم

که سر آستین مهمان به شکر نهشت ما را

نه صنم به جای بینی نه گلی به آب و رونق

ز خطابه هم برآمد همه خاک و خشت ما را

به تواضع جم و کی سر ما فرو نیاید

که حدیث عشق و سودا شده سرنوشت ما را

به صداع غم «نظیری » ز خمار باده رستم

نکند دماغ خوش بو گل صد بهشت ما را

 
 
 
جدول انگلیسی
بابافغانی

نه هوای باغ سازد نه کنار کشت ما را

تو به هر کجا که باشی بود آن بهشت ما را

ندهند ره به کویت چه کنم چرا نسوزم

همه گل برند و بر سر بزنند خشت ما را

به گل فسردهٔ ما نرسید ابر رحمت

[...]

صائب

غم آتشین عذاران نه چنان برشت ما را

که ز خاک بردماند نفس بهشت ما را

به نیازمندی ما چو نداشت حسن حاجت

به دو دست نازپرور ز چه می سرشت ما را؟

ز نسیم بی نیازی چو به باد داد آخر

[...]

سلیم تهرانی

ز حریم کعبه کمتر نبود کنشت ما را

که ز شوق او نمانده، سر خوب و زشت ما را

ز کجا شنیده یارب که غبار کوی یاریم

کند آن کسی که نسبت به گل بهشت ما را

به اسیری ام برد خط چو شوم ز زلف آزاد

[...]

حزین لاهیجی

تو اگر به شعله شویی خط سرنوشت، ما را

نشود سترده هرگز غمت از سرشت، ما را

چه کنم اگر نه چون نی، همه راه ناله پویم؟

که جهان به شادمانی نفسی نهشت، ما را

زده در شکنج مجمر به سپند طعن خامی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حزین لاهیجی
اشراق بیرجندی

چه تفاوت است جانا حرم و کنشت ما را

که کشد صنم پرستی به سوی بهشت ما را

گه رند باده نوشم گه پیر میفروشم

چه کنم که باشد اینها همه سرنوشت ما را

چو سرشت دست قدرت گل آدمی به صنعت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه