آتشین گفتار خاکی پیکرم
قطعه باغ خلیل آزرم
در دم احیای عیسی معجزم
در ید بیضای موسی دفترم
جای گل بلبل برآرد شاخ گل
گر فشانی بر چمن خاکسترم
عالم معنی به نورم روشن است
در حقیقت آفتاب دیگرم
غوطه ها در بحر معنی صنع کرد
تا بزاد از نه صدف یک گوهرم
از سخن هرکس هیولایی نمود
من هیولای سخن را جوهرم
کس به معیارم نمی آرد سخن
هین محک صاحب عیار و هین زرم
وصل معنی دیر اگر دستم دهد
پرده افلاک را برهم درم
جوهرم، جسمم، نمی دانم چیم؟
هرچه هستم غرق مهر حیدرم
اختران چون سرمه در چشمم کنند
آسمان گوید غبار آن درم
برتر از حال «نظیری » نکته ها
گویم و از خود نیاید باورم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر تو ای چرخ گردان مادرم
چون نهای تو دیگر و من دیگرم؟
ای خردمندان، که باشد در جهان
با چنین بد مهر مادر داورم؟
چونکه من پیرم جهان تازه جوان
[...]
عقل صد مسهل به طبعم بیش دارد
تا چنین در نظم و نثرش کرد نرم
چون بدانستم که بی اسهال او
مجلس سردان نخواهد گشت گرم
کافرم گر قطرهای زین پس ریم
[...]
دخل عمرم خرج شد در انتظار
گر چه من بر صبر کردن قادرم
بیش ازین دانم که تاب صبر نیست
فی المثل گر خود ادیب صابرم
گر شود این آهنت چون موم نرم
تو شوی در عشق چون داوود گرم
چون گذشت آن مجلس و خوان کرم
دست او بگرفت و برد اندر حرم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.