نمی توان به گزند از من انتقام کشید
که دایه زهر به طفلی مرا به کام کشید
زمانه یک نفسم بر مراد خود نگذاشت
به هر که داد مراد از من انتقام کشید
هزار نقش خوشم داد چرخ و تا دیدم
قلم گرفت و خط سهو بر تمام کشید
مرا فریب نبرد از ره ارنه این جادو
عنان خاص گرفت و کمند عام کشید
به آه و ناله حریفم ز جام و نغمه مگو
که کارم از می و مطرب به این مقام کشید
شراب دور خزان بی تفاوتی نگرفت
که گر حلال رسید و اگر حرام کشید
چه جای من، که به جام شراب و طره حور
فرشته را ز فلک می توان به دام کشید
چنان نزار فتادم به عشق نیم نظر
که سایه از سر کویم به زیر بام کشید
بساط عافیت ای عقل و هوش برچینید
دگر «نظیری » بی ظرف یک دو جام کشید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس ناامیدی و یأس شاعر است. او به این موضوع اشاره دارد که نمیتواند از انتقام زمانه رهایی یابد و هر چه تلاش میکند، نتایج نامطلوبی برایش رقم میزند. شاعر به نقش خواستههای زندگی اشاره میکند که مانند دایۀ زهر، او را به کام خود میکشد و نمیگذارد به آرامش دست یابد. او با تعبیری زیباییشناسانه، به وضعیت خود در عشق و زندگی اشاره میکند و از احساس ضعف و زبونی صحبت میکند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که باید از عقل و آگاهی خود فاصله بگیرد و به بیخیالی روی آورد، زیرا زندگی و عشق او به نوعی دیگر تعبیری از ناملایمات و بیثباتی است.
هوش مصنوعی: نمیتوان از من انتقام گرفت، زیرا پرستار (دایه) زهر را به کام کودک من ریخته است.
هوش مصنوعی: دنیا خواستههای مرا برآورده نکرد و به هر کسی که چیزی داد، از من انتقام گرفت.
هوش مصنوعی: چرخ زندگی هزاران جلوه زیبا به من نشان داد، اما وقتی قلم به دست گرفتم، متوجه شدم که همه آن زیباییها را به اشتباه ثبت کردهام.
هوش مصنوعی: من را نميتواند فريب دهد، چون این جادو بهطور خاص بر من تأثیر گذاشت و دام خود را به طور عمومی پهن کرد.
هوش مصنوعی: به خاطر غم و اندوهی که دارم، درباره شراب و موسیقی صحبت نکن. چرا که حال من به خاطر می و نوازنده به این وضعیت رسیده است.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به توصیف شراب و حالتی از زندگی میپردازد که در آن بیتفاوتی و کنار آمدن با شرایط درونی و بیرونی مشهود است. او به این فکر میکند که در زندگی ممکن است حلال یا حرام باشد، اما در نهایت، نوشیدن شراب و تجربه زندگی، به نوعی فراتر از این تقسیمبندیهاست و رنگ و بویی از آرامش و پذیرش را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: من در مقامی نیستم که بتوانم با نوشیدن شراب و زلف حوریهای آسمانی را به دام بیندازم.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق، حالتی از ضعف و بیحالی به من دست داده است. به قدری تحت تأثیر قرار گرفتهام که سایهام، حتی از روی سر کویم، به زیر بام کشیده شده است.
هوش مصنوعی: ای عقل و هوش، دیگر بساط خوشی را جمع کنید، چرا که «نظیری» بدون هیچ ظرفی یک یا دو جام نوشید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید
خوش آنکه در صف مستان نشست و جام کشید
دلم که جام نگون داشت سالها چو حباب
ببین که موج شرابش چسان بدام کشید
خزان در آمدن آن سوار حاضر بود
[...]
خط عذارتو خورشید رابه دام کشید
ز هاله حلقه به گوش مه تمام کشید
مشو به سرکشی از خصم زیردست ایمن
که نرم نرم خط از حسن انتقام کشید
امید هست ترا بی سخن رحیم کند
[...]
هوای عشق برونم ز ننگ و نام کشید
به توبه نامهٔ من، یار خط جام کشید
خوشا حریف شرابی که فکر شام نداشت
نهاد لب به شط باده و تمام کشید
ز عشق پاک به هر شیوه تو مشتاقم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.