گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
نظیری نیشابوری

نمی توان به گزند از من انتقام کشید

که دایه زهر به طفلی مرا به کام کشید

زمانه یک نفسم بر مراد خود نگذاشت

به هر که داد مراد از من انتقام کشید

هزار نقش خوشم داد چرخ و تا دیدم

قلم گرفت و خط سهو بر تمام کشید

مرا فریب نبرد از ره ارنه این جادو

عنان خاص گرفت و کمند عام کشید

به آه و ناله حریفم ز جام و نغمه مگو

که کارم از می و مطرب به این مقام کشید

شراب دور خزان بی تفاوتی نگرفت

که گر حلال رسید و اگر حرام کشید

چه جای من، که به جام شراب و طره حور

فرشته را ز فلک می توان به دام کشید

چنان نزار فتادم به عشق نیم نظر

که سایه از سر کویم به زیر بام کشید

بساط عافیت ای عقل و هوش برچینید

دگر «نظیری » بی ظرف یک دو جام کشید

 
 
 
بابافغانی

کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید

خوش آنکه در صف مستان نشست و جام کشید

دلم که جام نگون داشت سالها چو حباب

ببین که موج شرابش چسان بدام کشید

خزان در آمدن آن سوار حاضر بود

[...]

صائب تبریزی

خط عذارتو خورشید رابه دام کشید

ز هاله حلقه به گوش مه تمام کشید

مشو به سرکشی از خصم زیردست ایمن

که نرم نرم خط از حسن انتقام کشید

امید هست ترا بی سخن رحیم کند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
حزین لاهیجی

هوای عشق برونم ز ننگ و نام کشید

به توبه نامهٔ من، یار خط جام کشید

خوشا حریف شرابی که فکر شام نداشت

نهاد لب به شط باده و تمام کشید

ز عشق پاک به هر شیوه تو مشتاقم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه