طاعت ما نیست غیر از ورزش پندار ما
هست استغفار ما محتاج استغفار ما
هر گشادی کز سوی ما شد گره بر کار زد
قطع ها کردیم اما شد همه زنار ما
از نخستین جلوه قد دلبری افراشت حسن
از نگاه اول افتاد این گره در کار ما
شوق، صدمنصور کشت و عشق صدیوسف فروخت
بوالعجب هنگامه ها گرمست در بازار ما
از شمیم گل دماغ ما پریشان می شود
بر نمی تابد دم عیسی دل بیمار ما
خانه ما خاکساران بر سر راه صباست
شب نمی سوزد چراغ از پستی دیوار ما
وقت می خواران شبیخون قضا برهم نزد
تا چراغ بزم مستان شد دل هشیار ما
باغبان در موسم گل گو در بستان ببند
دفتر شعرتر ما، بس بود گلزار ما
نغمه مستانه میریزد «نظیری» را ز لب
از نوا خالی مبادا خانه خمار ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زبان اشعار عاشقانه و عارفانه، به احساسات و مشکلات انسان در عشق و زندگی میپردازد. شاعر از ناچاری و نیاز به استغفار در برابر گناهان و اشتباهات صحبت میکند و اشاره دارد که هر چقدر تلاش کردهاند، باز هم نتوانستهاند از مشکلات زندگی رهایی یابند. تصویر زیبایی از عشق و جذابیت معشوقه و دلمشغولیهای عاشقانه ارائه میدهد، و به عواقب عشق و شوقهای عمیق اشاره میکند. همچنین، با زبانی شاعرانه، به زیبایی طبیعت و اثر آن بر احساسات و روح انسان پرداخته و خواستار حفظ شور و نشاط در زندگی است. در نهایت، از تداوم عشق و شادی در دلها سخن میگوید و از نشانههای زندگی و زیبایی در اطراف یاد میکند.
هوش مصنوعی: ما تنها به ورزش فکر میکنیم و این فقط یک تصور از ماست. برای بخشش، نیازمند بخشش خود هستیم.
هوش مصنوعی: هر تنگنا و مشکل که از سوی ما ایجاد شد، به نوعی بر کار ما تأثیر گذاشت. ما سعی کردیم که این مشکلات را برطرف کنیم، اما در نهایت همه چیز، ما را مانند نوار به هم پیچیده کرد.
هوش مصنوعی: از همان ابتدا که زیبایی دلربا ظاهر شد، نگاه اول ما را به خود جلب کرد و باعث شد که مشکلاتی برای ما پیش بیاید.
هوش مصنوعی: شوق و علاقه به شدت بالاست و عشق و محبت به راحتی تقدیم میشود. جالب اینجاست که در این بازار ما، اتفاقات و هیجانهای زیادی در حال رخ دادن است.
هوش مصنوعی: عطر گل بقدر زیادی خوشبو و دلانگیز است که باعث میشود روح ما دچار تلاطم شود. نفس عیسی (نفس حیاتبخش) هم نمیتواند به خوبی حال ما را تسکین دهد.
هوش مصنوعی: خانه ما محل زندگی انسانهای خاکی و humble است که در مسیر نسیم صبحگاهی واقع شده است. در شب، چراغ ما به خاطر بلندی دیوارهای پایین ما خاموش نمیشود.
هوش مصنوعی: در زمانی که مینوشیدیم، تقدیر به ما حمله کرد و تا وقتی که چراغ جشن و سرور مستها روشن بود، دل بیدار ما آرامش نداشت.
هوش مصنوعی: باغبان در زمان شکوفهها میگوید که در باغ به نوشتن شعرهای زیبا پایان ده، زیرا همین حالا کافیست و باغ ما پر از گل است.
هوش مصنوعی: آواز شاد و مستانهای از لب «نظیری» جاری میشود. مبادا خانهی ما از این نوا و سرور خالی بماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پردهی دیگر مزن جز پردهی دلدار ما
آن هزاران یوسف شیرینِ شیرینکار ما
یوسفان را مست کرد و پردههاشان بردرید
غمزهی خونیِ مست آن شهِ خمارِ ما
جان ما همچون سگانِ کوی او خونخوار شد
[...]
کار ما جز فکر مردن نیست دور از یار ما
وه که یار ما ندارد هیچ فکر کار ما
روی در دیوار غم شبها به سر بردن چه سود
گرنه آن مه بر زند یک شب سر از دیوار ما
چند خود را پیش ما قیمت نهی ای پارسا
[...]
ای شکرخا کرده شُکرت طوطی گفتار ما
شکر توست الحمدلله همچو طوطی کار ما
قلبِ رویاندوده را گر امتحان ز آتش کنی
جز سیهرویی نباشد حاصل کردار ما
پیش بت سر بر زمین دست دعا بر آسمان
[...]
می نماید هر زمان حسن دگر دلدار ما
تا نباشد جز طلبکاری بعالم کار ما
در حقیقت شد بهشت عاشقان دیدار دوست
جز وصال و فرقت او نیست نور و نارما
حسن او پیداست ما محجوب هستی خودیم
[...]
شد بدیدار تو روشن دیده خونبار ما
یافت از وصل تو مرهم سینه افکار ما
بی تردد دولت وصل تو ما را شد نصیب
به که غیر از شکر این نعمت نباشد کار ما
همدم ما بود غم درد سر از ما کرد کم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.