بویی از آن دو سلسله خم به خم گذشت
شیخ از حرم برآمد و گبر از صنم گذشت
خیز از سفال خضر زلال بقا بنوش
کاین آب زندگی ز سر جام جم گذشت
نبود علایق دو جهان گرد دامنش
چون من مجردی که ز دیر و حرم گذشت
ناموس و ننگ در نظر من برابر است
هرکس ز خود گذشت ز شادی و غم گذشت
برق دل رمیده ما را طلب مکن
کاین پرتو از سواد وجود و عدم گذشت
جز رفت و آمد نفسی نیست بود ما
جاوید زیست هر که ازین یک دو دم گذشت
چون عندلیب مست «نظیری » ترانه گوست
از خار و گل بریده شد از مدح و ذم گذشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دور از تو عمر من همه با درد و غم گذشت
عمر کسی چنین بغم و درد کم گذشت
گفتم که روز عید خورم با تو جرعه یی
این خود نصیب من نشد و عید هم گذشت
هر گام بهر گمشده یی رهبری نشاند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.