خون من جای می ار خورد لبش نوشش باد
لیک عهد لبش امّید که در گوشش باد
خیرهرویی که خطا بر قلمِ صُنع گرفت
شرم از این چشم و لب و زلف و بناگوشش باد
تا سپاه خط سبزش به در آید به قصاص
لب من بر لب چون خون سیاووشش باد
گفتمش چیست میان دو لبت گفت که هیچ
ای دلم برخی ابهام لب نوشش باد
زلف و خال و خط و مژگان زده در صف بر چشم
دیده خاک ره ترکان سیهپوشش باد
دی ز زلفش به دل و بوسه شکستیم جناغ
یا رب این کشمکش از یاد فراموشش باد
به خموشی لبش آتش زده بر خرمن من
جان فدای اثر آتش خاموشش باد
بو که تعبیر رود روز بر بیداری بخت
شاده وصل تو در خواب همآغوشش باد
نیر این نکتهسرایی که در اوصاف تو کرد
زلف پرچین تو تشریف بر و دوشش باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییها و جذابیتهای محبوب اشاره دارد. شاعر با اشعاری عاشقانه از لبها، زلفها و ویژگیهای ظاهری محبوب خود سخن میگوید و تمایل و آرزوی خود را برای نزدیکی به او بیان میکند. او از تاثیر حضور محبوب بر قلب و جانش میگوید و ابراز میکند که چگونه زیبایی محبوب باعث شعف و شوق در او میشود. در نهایت، شاعر با حسرت و longing به عشق و وصال اشاره میکند و آرزو دارد که این حس و زیبایی را از یاد نبرد.
هوش مصنوعی: عشق و محبت من به او مانند نوشیدن میماند، اما با وجود این همه احساس، امیدی که او روزی به من وفا کند در دل دارم.
هوش مصنوعی: کسی که با کجفهمی خود، هنری را به اشتباه خلق کرده، باید از زیباییهای چهره و اندامش شرمنده باشد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که گروهی با پرچم سبزشان به میدان بیایند، انتقام من را بگیرند و به خاطر لبانم که به مانند خون سیاووش داغ و پر از احساس است، تلافی کنند.
هوش مصنوعی: به او گفتم که چه چیزی بین دو لبت است، او گفت که هیچچیز. ای دل، کمی از رمز و راز لبانش را بنوش.
هوش مصنوعی: موهای مشکی، خال، خط چشم و مژهها در صف، بر روی چشم چون خاک راهی است که ترکهای سیاهپوش در آن عبور کردهاند.
هوش مصنوعی: دیروز به خاطر زلفش دلم را شکستیم و بوسهای هم رد و بدل کردیم. ای خدا، امیدوارم این کشمکش و جدایی را فراموش کنیم.
هوش مصنوعی: لبان خاموش او همچون آتش، بر وجود من اثر گذاشته و جانم را فدای آن آرامش سوزان میکنم.
هوش مصنوعی: آن بوی خوش که به روز میرسد، نشانهای از خوشاقبالی و پیوند تو با معشوق است، حتی در خواب هم این بیداری و شادابی را حس کنم.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به زیبایی و جذابیت زلف معشوق اشاره دارد و میگوید که این زلف پرچین، نمایانگر عظمت و وقار توست. زلفها به گونهای هستند که میتوانند به شکوه و زیبایی تو بیفزایند و باعث جلب توجه شوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صوفی ار باده بهاندازه خورَد نوشش باد
ور نه اندیشهٔ این کار فراموشش باد
آنکه یک جرعه مِی از دست توانَد دادن
دست با شاهدِ مقصود در آغوشش باد
پیرِ ما گفت خطا بر قلم صُنع نرفت
[...]
بی من و غیر اگر باده خورد نوشش باد
یاد من گو نکند غیر فراموشش باد
یار بیغیر که می در قدحش خون گردد
خون من گر همه ریزد به قدح نوشش باد
سرو اگر جلوه کند با تن عریان به چمن
[...]
گر همین خون مرا یار خورد نوشش باد
ور نه اندیشه بیداد فراموشش باد
شد شب تار اگر روز من از شام خطش
روز روشن شبم از صبح بناگوشش باد
کرده از جلوه بسی پیرهن صبر قبا
[...]
عذر این بنده پذیرای دل و هوشش باد
هر غباری ست ز آیینه فراموشش باد
دامن مرحمت دولت ساقیست فراخ
جرم من پردگی خلق خطاپوشش باد
یا رب آشفته مکن طرهاش از زاری دل
[...]
گفتمش حرفی و امید که در گوشش باد
و آنچه از من نشنیده است فراموشش باد
آنکه زد طعنه ی بیهوشیم از دیدن او
چشم او، راهزن قافله ی هوشش باد
آن قصب پوش جوان، کز ستمش دم نزنم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.