شمارهٔ ۱۲۸
بر جو فلک ز شعلۀ آهم کرانهای
ترسم فتد به خرمن ماهت زبانهای
دارم بدل دو دست که آنچشم جانشکار
جز من بتیر خویش نیاید نشانهای
تنها نه من ز جور تو بیخانمان شدم
نگذاشت آتش تو در این شهر خانهای
بر بوی زلف خم بخمت با گلاب اشگ
چشمم کند ترا زمژه هر لحظه شانهای
گویی بهانه ریزد خونم بمزد شست
چشمت اگر بدست نیارد بهانهای
آنروز داد مژدۀ ویرانگی مرا
بوم غمت که ساخت بدل آشیانهای
هر سو که بنگرم همه تیریست بر کمان
حیران دل رسیدۀ من در میانهای
زاهد مرا بسبحۀ صد دانه پانه بست
خال لبت کشید بدامم ز دانهای
مطرب بر اهواره ز من بر به بزم شاه
امشب از این چکامۀ نیرّ ترانهای
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...