لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
نسیمی

دلدار ما به عهد محبت وفا نکرد

دل برد و رفت و هیچ دگر یاد ما نکرد

می خواست تا که وعده بجای آورد ولی

طالع مخالف آمد و بختم رها نکرد

چشمش به تیر غمزه مرا زد بلی بلی

ترک است و هیچ یار من اصلش خطا نکرد

بوسی به جان ز لعل لبش خواستم نداد

آن دلبر این مبایعه با ما چرا نکرد

(با عاشقان یکدل و یکروی مهربان

جوری دگر نماند که آن بیوفا نکرد)

جان مرا که درد فراقش ز غم بسوخت

لعل لبش به شربت نوشین دوا نکرد

بنیاد جنگ و عربده با ما نهاد و رفت

وز راه صلح باز نیامد صفا نکرد

یارب ندانم آن بت نامهربان چرا

بیگانه گشت و یاد من آشنا نکرد

گفتم جفا و جور تو با من چراست؟ گفت:

با عاشقی که دید که دلبر جفا نکرد؟

از رویش آن که گفت بپوشان نظر مرا

بی دیده هیچ شرم ز روی خدا نکرد

شکر خدا که هست نسیمی ز فضل حق

رندی که عمر در سر زرق و ریا نکرد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
منوچهری

اصل بزرگ از بنه هرگز خطا نکرد

کس را گزافه چرخ فلک پادشا نکرد

او بد سزای صدر، جهان ناسزا نکرد

این کار کو بکرد جز از بهر ما نکرد

خاقانی

هرگز به باغ دهر گیائی وفا نکرد

هرگز ز شست چرخ خدنگی خطا نکرد

خیاط روزگار به بالای هیچ کس

پیراهنی ندوخت که آخر قبا نکرد

نقدی نداد دهر که حالی دغل نشد

[...]

مولانا

لطفی نماند کان صنم خوش لقا نکرد

ما را چه جرم اگر کرمش با شما نکرد

تشنیع می‌زنی که جفا کرد آن نگار

خوبی که دید در دو جهان کو جفا نکرد

عشقش شکر بس است اگر او شکر نداد

[...]

سعدی

دانی که بر نگین سلیمان چه نقش بود

دل در جهان مبند که با کس وفا نکرد

خرم تنی که حاصل عمر عزیز را

با دوستان بخورد و به دشمن رها نکرد

سلمان ساوجی

دردا که رفت دلبر و دردم دوا نکرد

صد وعده بیش داد و یکی را وفا نکرد

بردم هزار قصه حاجت به نزد یار

القصه شد روان و حاجت روا نکرد

از آن تیر غمزه بر تن من موی کرد راست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه