فضل حق میدهدم هردم از این می جامی
که ندارد چو ابد مستی او انجامی
شرح اسرار تجلی تو ز فرعون مپرس
کآتش انی اناالله نداند خامی
صبح و شامم همه با زلف و رخت می گردد
کو مبارک تر از این صبح و نکوتر شامی
دور حسنش ابدی گشت و نباشد من بعد
خالی از مهر رخش در همه دور ایامی
(خال مشکین لبش دانه زلف است آری
هست بر هر ورق چهره کماهی دامی)
آن که شد مست می عشق رخش در همه حال
با وی است ار چه بود همدم دردآشامی
از تویی تا به خدا یک نفس است ای سالک!
بر سر خویش نه از شش جهت خود گامی
(بجز آن دل که رسد از رخ و زلفش به خدا
کی دلی دید مرادی و گرفت او کامی؟)
زلف مشکین دلارام من آرام دل است
بی سر زلف دلارام که دید آرامی؟
مست فضل است نسیمی و بر این معنی دال
هست از هر طرف روی تو ضاد و لامی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با مضمون عشق و میگساری به توصیف حالتی از مستی و شوق ناشی از زیبایی معشوق میپردازد. شاعر به زیباییهای معشوق، بخصوص زلف و چهره او، اشاره میکند و بیان میکند که این زیباییها عمیقتر و فراتر از درک انسانی است. او به مسائلی چون عشق، مستی و توجه به خدا نیز اشاره میکند و میگوید که نزدیکترین راه به خداوند، عشق به معشوق است. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که تمام خوشیها و آرامشهای زندگی در جستجوی این زیباییها و عشق نهفته است.
هوش مصنوعی: هر لحظه به خاطر لطف خدا، جرعهای شراب مملو از خوشی و شادی مینوشم که هیچوقت تمام نمیشود و حالتی از سرخوشی و مستی بیپایان به من میبخشد.
هوش مصنوعی: بهتر است درباره رازهای ظهور و نمایان شدن تو از فرعون نپرسی، زیرا آتش نمیداند که من هستم و درک نمیکند.
هوش مصنوعی: صبح و شام من همواره در فکر و خیال تو میگذرد. آیا صبحی خوشتر و شامی زیباتر از این میتوان یافت؟
هوش مصنوعی: زیبایی او همیشه پایدار است و دیگر هیچ زمانی خالی از عشق چهرهاش نخواهد بود.
هوش مصنوعی: لبهایش مانند دانههای مشکی زلف، زیبایی خاصی دارند. در هر گوشه از چهرهاش، زیبایی و جذابیتی میتوان دید که به مانند دامان ماهی است.
هوش مصنوعی: کسی که به عشق زیبایی محبوبش بادهنوشی میکند، همیشه با اوست، حتی اگر در کنار او کسانی باشند که درد و غم را تجربه میکنند.
هوش مصنوعی: ای سالک! تنها یک نفس تو را از خدا جدا میکند، پس مراقب باش که از شش جهت خود گامی برنداری و خود را به خطر نیندازی.
هوش مصنوعی: به جز دلی که از زیبایی چهره و موهای او به خدا وصل شده باشد، آیا دلی توانسته است محبوبی پیدا کند و به آرزوی خود برسد؟
هوش مصنوعی: زلف مشکی عزیز من، آرامش دل من است. هیچکس نمیتواند بیزلف آن معشوق آرامش پیدا کند.
هوش مصنوعی: نسیمی از فضل و نیکی میوزد و این نشاندهندهی این است که بر روی تو از هر طرف نشانههای خوبی و نیکویی وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به خرابات گذارم ندهند از خامی
سوی مسجد نتوانم شدن از بدنامی
صوفی رندم و معروف به شاهدبازی
عاشق مستم و مشهور به درد آشامی
سر ز ناچار بر آورده به بیسامانی
[...]
این بزرگان که بنوخاستگان مشهورند
نرسیدست بر ایشان ز کرم جز نامی
چون ندانند که انعام چه باشد بمثل
نتوان داشت ازیشان طمع انعامی
هر یکی را که تو پاشنده قومش دانی
[...]
کس به نیکی نبرد نام من از بدنامی
زانک در شهر شدم شهره بدرد آشامی
آنچنان خوار و حقیرم که مرا دشمن و دوست
چون سگ از پیش برانند بدشمن کامی
ما چنین سوخته ی باده و افسرده دلان
[...]
من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شامی
کیست آنکس که بدید از لب لعلت کامی
بر من و حال دلم هیچ ترحّم نکنی
کز فراق رخت ای دوست گذشت ایامی
نام تو ورد زبانست مرا ای دل و جان
[...]
زان می عشق کز او پخته شود هر خامی
گر چه ماه رمضان است بیاور جامی
روزها رفت که دست من مسکین نگرفت
زلف شمشادقدی ساعد سیم اندامی
روزه هر چند که مهمان عزیز است ای دل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.