روح القدس از کوی خرابات برآمد
مشتاق تجلی به مناجات برآمد
خورشید یقین از افق غیب عیان شد
انوار حق از مطلع ذرات برآمد
سلطان ابد سنجق منصور برافراخت
«الحق أنا» از ارض و سماوات برآمد
ای مصحف حق روی تو آن آیت نور است
از سی و دو حرفش علم ذات برآمد
جز روی تو ای آینه صورت رحمان
بر وجه که این شکل و علامات برآمد
ای عابد حق واقف از آن نور خدا شو
کز صورت و روی وثن و لات برآمد
گر منتظر وعده دیدار کلیمی
ای چله نشین وعده میقات برآمد
ای شغل تو در خرقه همه شعبده بازی
زین تخم که کشتی چه کرامات برآمد
بر تخت وجود آن که نشد شاه حقیقی
از عرصه اش آوازه شهمات برآمد
المنه لله که ز حق حاجت رندان
بی توبه سالوسی و طامات برآمد
مقصود نسیمی ز دو عالم همه حق بود
مقصود میسر شد و حاجات برآمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دی پیر من از کوی خرابات برآمد
وز دلشدگان نعرهٔ هیهات برآمد
شوریده به محراب فنا سر به برافکند
سرمست به معراج مناجات برآمد
چون دردی جانان به ره سینه فرو ریخت
[...]
تا فضل خدا بر صفت ذات برآمد
مطلوب میسر شد و حاجات برآمد
بی کیف و کم آن کس که چو ما نطق خدا شد
چون عیسی مریم به سماوات برآمد
از مصحف روی تو به فال من درویش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.