گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ناصرخسرو

هر چه دور از خرد همه بند است

این سخن مایهٔ خردمند است

کارها را بکشی کرد خرد

بر ره ناسزا نه خرسند است

دل مپیوند تا نشاید بود

گرت پاداش ایچ پیوند است

وهم جانت مبر به جز توحید

کان دگر کیمیای دلبند است

سخت اندر نگر موحد باش

که سلب را بپا که افگنده است؟

گر خداوندی از نیاز مترس

که رهی مر تو را خداوند است

غمت آسان گذار نیز و بدان

مادرت برگذار فرزند است

ای رفیق اندرون نگر به جهان

تا چو تو چند بود یا چند است

این جهان نیست با تو عمر دراز

مر تو را عمر خود دم و بند است

مکن امید دور آز دراز

گردش چرخ بین که گریند است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode