گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ناصر بخارایی

دگر ره بر خدا کردم توکل

مرا از خار این ره بشکفد گل

مرا با عشق خوبان جانبی هست

که میل جزو باشد جانب کل

ننوشم باده جز با ماهروئی

مرا یا گل خوش است و باده و مل

صبا برخیز اگر چه ناتوانی

مکن زنهار در رفتن تعلل

رسول عاشقانی پیش معشوق

ببر از من خدا را این ترسل

به شکّر عرضه ده پیغام طوطی

به گوش گل رسان گلبانگ بلبل

بگو ای بندهٔ چشم تو نرگس

غلام طرهٔ زلف تو سنبل

مرا تاب تجلی رخت نیست

ندارد سنگ خارا این تحمل

تجمل‌ها همه هست از جمالت

جمالت نیست محتاج تجمل

رخ و زلف تو را با عقل ناصر

همه اثبات دور است و تسلسل

 
 
 
منوچهری

الا یا خیمگی! خیمه فروهل

که پیشاهنگ بیرون شد ز منزل

تبیره زن بزد طبل نخستین

شتربانان همی‌بندند محمل

نماز شام نزدیکست و امشب

[...]

باباطاهر

حرامم بی‌ته بی آلاله و گل

حرامم بی‌ته بی آواز بلبل

حرامم بی اگر بی‌ته نشینم

کشم در پای گلبن ساغر مُل

مسعود سعد سلمان

به علم فلسفه چندین چه نازی

که باشد فلسفی دایم معطل

هزاران گونه مشکل بیش بینم

در آن زلفین مفتول مسلسل

ارکب حل شکل کل یوم

[...]

ابوالفرج رونی

فلک در سایه پر حواصل

زمین را پر طوطی کرد حاصل

هوا بر سیرت ضحاک ظالم

گزید آئین نوشروان عادل

خزان را با بهار از لعب شطرنج

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه