گنجور

 
ناصر بخارایی

دل سوخت در فراق تو، نوبت به جان رسید

مردم ز هجر، کی به وصالت توان رسید

بر عندلیب آنچه ز باد خزان رسد

روز جدائی از دم سردم همان رسید

زد غمزهٔ‌ تو بر من از آن می‌کنم فغان

صبرم نماند کارد چو بر استخوان رسید

زلف تو عاقبت ز جفا سر به باد داد

یارب کدام تیر دعا بر نشان رسید

رازی که با میان تو حق در میان نهاد

از نازکی کسی نتواند بدان رسید

جانم کجا ز زلف تو یاد بدن کند

طوطی قفس شکست و به هندوستان رسید

شب نعره می‌زدم به درت چون سگ غریب

تشریف سنگ بر سرم از پاسبان رسید

ای دل به دیده می‌گذرد چشم و ابروش

ای مرغ هوش دار که تیر و کمان رسید

ناصر عجب که آن مه ما را خبر نشد

هر شب که ناله‌های تو بر آسمان رسید

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سوزنی سمرقندی

صدر جهان بحضرت شاه جهان رسید

با کام دل بر ملک کامران رسید

گشت از حضور صدر جهان شاه شادمان

چون صدر نزد شاه جهان شادمان رسید

حضرت جنان مثال و بتدریس علم صدر

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
انوری

طبعم به عرضه کردن دریا و کان رسید

نطقم به تحفه دادن کون و مکان رسید

هم وهم من به مقصد خرد و بزرگ تاخت

هم گام من به معبد پیر و جوان رسید

این دود عود شکر که جانست مجمرش

[...]

کمال‌الدین اسماعیل

این خرّمی نگرکه مرا ناگهان رسید

وین مملکت نگرکه بمن رایگان رسید

بختم بخواب نیز نیارست دید هم

کاری چنین شگرف که او را عیان رسید

عمری بمانده بنده درین آزو آرزو

[...]

اوحدی

دوشم فغان و ناله به هفت آسمان رسید

دو دم به دل برآمد و آتش به جان رسید

بر تن شنیده‌ای چه رسید از فراق جان؟

از درد دوری تو دلم را همان رسید

هرگز جفا نبرده و دوری ندیده‌ام

[...]

ابن یمین

ایدل بیار مژده که شاه جهان رسید

فرمانده ملوک زمین و زمان رسید

شاه جهان طغایتمور خان که ملک را

چون او رسید با تن آزرده جان رسید

چون عز پایبوس شهنشاه یافت تخت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه