گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ناصر بخارایی

صبا به خیر و سلامت سلام یار آورد

به سوی بنده پیامی ز شهریار آورد

به غیر باد که او شبرو و سحرخیز است

سلام یار که یارد به نزد یار آورد

فدای یاری بادم که نامه‌ای برساند

بدان دیار و جوابی بدین دیار آورد

گر ای صبا گذری بر آن جناب، زنهار

بگو که هجر تو ما را به زینهار آورد

درخت گل بنشاندیم در هوای رخت

بر آب چشم و همه خار هجر بار آورد

غلام همت چشم خودم که از گوهر

هر آن مراد که می‌خواست در کنار آورد

مترس ناصر با لطف او ز روز شمار

که نقد قلب نخواهد در شمار آورد

 
 
 
ادیب صابر

مرا هوای سحرگه پیام آورد

نسیم بوی بهشتی از آن دیار آورد

دلم به مقدم او پر زلعل و در طبقی

به دست مردم چشمم پی نثار آورد

غلام فصل بهارم که هر ورق زگلش

[...]

ادیب الممالک

شکست دستی کز خامه بس نگار آورد

نگارها ز سر کلک زرنگار آورد

شکست دستی کاندر پرند روم و طراز

هزار سحر مبین، هر دم آشکار آورد

شکست دستی کز شاهدان حجله طبع

[...]

ملک‌الشعرا بهار

شکست دستی کز خامه بی‌نگار آورد

نگارها ز سرکلک زرنگار آورد

شکست دستی کاندر پرند روم و طراز

هزار سحر مبین هردم آشکار آورد

شکست دستی کز شاهدان حجلهٔ طبع

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ملک‌الشعرا بهار
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه