شمارهٔ ۱۱ - در بیان کفش و مسحی ملا به لایی صابون غوطه خوردن و به خلیفه عرض کردن
ای فلک قدر روز و شب باشند
پاسبان تو آفتاب و قمر
دستگیر تو چار یار بود
با تو پشت و پناه پیغمبر
گلشن دولتت بود سرسبز
نخل عمر تو باد تازه و تر
حاجیان را تو از کرم شده ای
چون زبیده براه حق رهبر
با تو هر کس که دشمنی دارد
خاک در چشم باد و سنگ بسر
کرده دوران خلیفه نام تو را
شهره در دانشی بهر کشور
روزگاریست ما و دل هستیم
بر دعای تو شام تا به سحر
نکته دانا مرا به تو عرضیست
گوشه نه یک دم ای سخن پرور
مسحی یی داشتم بپا دیروز
سرخ مانند لاله احمر
کرده بود از برای طیارش
اوستاد فلک به خون جگر
بود گلشن به رنگ او حیران
از غمش غنچه بود در خون تر
اطلس چرخ بود ازو شفقی
لعل می شد ز عکس او گوهر
بود صابون پزی در این کوچه
خانمانش خدا کند ابتر
ریخته بود لای صابون را
آن خدا بی خبر براه گنه
پا نهادم ز روی نادانی
بر گمانی که هست خاکستر
گرد خود خواستم که برگردم
غوطه خوردم ز پای تا به کمر
به صد افسون برآمدم زآنجا
دست حیرت گذاشتم بر سر
رفتم و در کناره ای شستم
دیدم از رنگ او نمانده اثر
گشته مسیحی کبود کفش سیاه
از کدورت شدم چو نیلوفر
دست در پای خویشتن بردم
گفتم این پاست از کس دیگر
کفش و مسیحی ز پای افتاده
هر دو از هم شدند زیر و زبر
بردم او را به جانب بازار
هیچ کس سوی او نکرد نظر
رفته رفته ازو شدم دلیر
دادم او را به دست میشی گر
صاحبا داد من ازو بستان
ساز او را ازین دیار بدر
یا دهد مسیحی مرا تاوان
یا فرستد چو غنچه مشتی زر
یا بگو راه خویش پاک کند
یا رود زین گذر به جای دگر
با تو از سرگذشت خود گفتم
ای سخا پیشه بلند اختر
سیدا می کند دعای تو را
زنده باشی تو تا دم محشر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.