مرا آورده بر سر لشکر سودا شبیخونی
که از هر قطره خونم سر برون آورد مجنونی
عجب نبود اگر مینا کند با خم سرافرازی
که خود را هر حباب باده پندارد فلاطونی
قدم از کوچه ارباب دولت کوته اولی تر
که از هر نقش پای من برآید چشمه خونی
نگردد رام عقل پیر تدبیر نفس گردنکش
نمی افتد به قید این اژدها با هیچ افسونی
به چشم دام خواهد سرمه گردید استخوان ما
نباشد خانه صیاد ما را راه بیرونی
به یک مصراع نتواند کسی صاحب تخلص شد
به گلشن سرو هم دارد نمایان قد موزونی
خدایا خامه ام را معجز موسی کرامت کن
که از هر مشت خاکی سر برآرد دست قارونی
به ضرب تیغ نتوان کرد در فرمان بخیلان را
نریزد بر زمین از زخم ایشان قطره خونی
چو مرغ نیم بسمل می تپم در خاک و می بیند
ز بی رحمی نمی گوید که بی من سیدا چونی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر از حالات عاطفی و درونی خود به تصویر میکشد و به چالشهای روحی و اجتماعی اشاره میکند. او از غم و اندوه ناشی از عشق و شکست سخن میگوید و بر این باور است که عقل و تدبیر نمیتواند او را از چنگال غم رها کند. شاعر به زیبایی و عشق اشاره کرده و در نهایت آرزو دارد که قلمش به معجزهای چون معجزه موسی تبدیل شود، تا از مشکلات و زخمهای خود رهایی یابد. او همچنین از بی رحمی روزگار و ناتوانی در بهبود وضعیت خود سخن میگوید، در حالی که تلاش میکند تا در این دنیای سخت و بیرحم زنده بماند.
هوش مصنوعی: من را به میدان جنگ عاشقی آوردهاند، جایی که هر قطره از خونم داستانی را به تصویر میکشد که نشاندهنده دیوانگی عشق است.
هوش مصنوعی: شگفتی نیست اگر مینا (جام) با خم (شراب) سرکشی کند، چون خود را هر حباب باده به مثابه افلاطون میبیند.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به این نکته اشاره میکند که نباید در مسیر افرادی که در قدرت و حکومت هستند، قدم گذاشت. زیرا این افراد ممکن است باعث شوند که آسیب یا مشکلاتی برای انسان به وجود آید و یادآوری میکند که هرچند آثار و نشانههای او نمایان است، اما بهتر است از حضور در آن فضا دوری کند تا از خطرات و مشکلات احتمالی در امان بماند.
هوش مصنوعی: عقل پیر و باتجربه نمیتواند بر نفس سرکش و نافرمان تسلط پیدا کند و این نفس همانند اژدهایی است که به هیچ جادو و ترفندی به دام نمیافتد.
هوش مصنوعی: چشم دام به ما زینت خواهد داد، ولی استخوان ما در خانه صیاد نیست و ما راهی برای خروج نداریم.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند تنها با یک خط شعر به عنوان شاعر شناخته شود، چون حتی در باغ گل، سرو بلند و زیبایی نیز وجود دارد که قامت زیبا و متناسبی دارد.
هوش مصنوعی: بار خدایا، قلم من را به قدرت معجزه موسی توانمند کن تا از هر توده خاکی، ثروتی عظیم و ارزشمند مانند آنچه که متعلق به قارون بود، به وجود آید.
هوش مصنوعی: با ضربه شمشیر نمیتوان بر دل سخت بخیلان تأثیر گذاشت، چرا که زخم آنها حتی یک قطره خون هم بر زمین نمیریزد.
هوش مصنوعی: مثل پرندهای نیمه مجروح، در زمین به این سو و آن سو میچرخم و دردی که احساس میکنم از بیرحمی است. اما او نمیگوید که بدون من چه حال و روزی دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یکی دودی پدید آمد سحرگاهی به هامونی
دل عشاق چون آتش تن عشاق کانونی
بیا بخرام و دامن کش در آن دود و در آن آتش
که میسوزد در آن جا خوش به هر اطراف ذاالنونی
چو شمعی برفروزی تو ایا اقبال و روزی تو
[...]
من و تا روز، هر شب در فراق چشم میگونی
به دل پیکان پر زهری، به لب پیمانه خونی
ز عکس عارض جانان، شود هر ذره خورشیدی
ز خوناب سرشک من، شود هر قطره جیحونی
مخوان افسانه وز من پرس اوضاع محبت را
[...]
نظام دین و دینا قره العین رسول الله
که اندر رای رفعت آفتابی بود و گردونی
به صد افسون به دست آورده بودش عالم فانی
اجل ناگاه در خواب عدم کردش به افسونی
شدم در فکر تا گویم تاریخ فوتش را
[...]
به خواب آمد مرا لیلی وشی چون سرو موزونی
شدم بیدار هر مو بر سرم شد بید مجنونی
می گل پیرهن را با توجه شیر می سازم
ز قرص ماهتاب آورده ام بر دست صابونی
کجا می می کشیدی ای مه عاشق نواز من
[...]
دل دیوانهٔ عشق تو از هر قطرهٔ خونی
کند در دشت وسعت مشربی ایجاد مجنونی
بود جان خود در جسم خاکی از می گلگون
که هر خم را در این میخانه می بیدم فلاطونی
به یاد آید ز برگ لاله ام در ساحت گلشن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.