گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سیدای نسفی

نمی گردد صدای جود از اهل کرم بیرون

نمی آید ازاین دریادلان عمریست نم بیرون

سراب از حیله دنیاپرستان سر به صحرا زد

سزای آنکه در این عهد آید از عدم بیرون

ندارد احتیاج زیب و زینت عزت ذاتی

نگردد بوی مشک از ناف آهوی حرم بیرون

بود بیم خطر از همنفس تنهانشینان را

نمی آید ز عکس خانه آئینه دم بیرون

ز ارباب سخن کی تیره بختی دور می گردد

مدام آب سیه می آید از جوی قلم بیرون

به چشم بوالهوس راه نظر بربسته اولی تر

همان بهتر نیاید زین ترازو سنگ کم بیرون

به سوی کعبه چشم مست او احرام اگر بندد

پی قربانی او آید آهوی حرم بیرون

حصار عافیت فانوس باشد شمع مجلس را

منه ای سیدا از آستان خود قدم بیرون

 
 
 

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

جامی

مرو زین چشم تر ای اشک خونین دمبدم بیرون

شدم رسوا منه دیگر ز فرمانم قدم بیرون

به روز وصل خواهم چاک دل دوزم ز پیکانت

که ماند شادی و عشرت درون اندوه و غم بیرون

به صحرا وقت گل آن نیست لاله بلکه آتشها

[...]

اسیری لاهیجی

ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیرون

دوصد موج حدوث آمد ز دریای قدم بیرون

رخت آئینه می جستی که بیند حسن خود کلی

ازآن از مخزن حرمت دل آمد محترم بیرون

زهی قدرت که انفاس لب جان پرورت دارد

[...]

هلالی جغتایی

شهید عشقم و از خاک من خون داده نم بیرون

وزان نم لاله خونین برآورده علم بیرون

گر از طوف حریم کعبه کویت خبر یابد

ز شوق آن پرد روح از تن مرغ حرم بیرون

در آب و آتشم، از دیده و دل، دم بدم، بی تو

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از هلالی جغتایی
صائب تبریزی

منه زنهار ای غافل ز حد خود قدم بیرون

که ریزد خون خود صیدی که آید از حرم بیرون

چه کشتی ها که از آب گهر می گشت طوفانی

عقیق آبدار او اگر می داد نم بیرون

تو چون در جلوه آیی از که می آید عنانداری؟

[...]